کیهان

... چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ...

کیهان

... چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ...

هنر جمهوری اسلامی

گفت: بعد از دستگیری یکی از عوامل آشوب که قصد داشت با چادر و روسری و کیف زنانه فرار کند، تعدادی دیگر از هواداران موسوی برای نشان دادن حمایت خود از او، لباس زنانه پوشیدند.

گفتم: این هنر جمهوری اسلامی است که مخالفانش را وادار می کند به خواسته های نظام تن بدهند.

گفت: یعنی چی؟!

گفتم: اول آنها را که اهل شعارهای اسلامی و انقلابی نبودند وادار کرد روی پشت بام ها شعار الله اکبر بدهند و بعد همین عده را که اهل نماز نبودند به نمازجمعه کشاند و حالا هم که حجاب آنها را اسلامی و کامل کرده است!

گفت: ولی این عده که زن نیستند! مردان هم که نباید لباس زنانه بپوشند و چادر و مقنعه بر سر کنند!

گفتم: وقتی جمهوری اسلامی مردان سبز اموی را باحجاب کرده است، حسابش را بکن که برای زنان این جماعت چه حجاب درست و درمانی دست و پا کرده است!

سانسور خبر از ترس رسوایی

سایت رسمی حزب مشارکت ادعا کرد به خاطر پرهیز از «خود تبلیغی»، خبر اعطای جایزه به سردبیر سابق این سایت توسط مقامات آلمانی را سانسور کرده است!

«نوروز» در واکنش به خبر ویژه دیروز کیهان ادعا کرد آقای حنیف مزروعی شخصا تصمیم به این کار ]سانسور خبر[ گرفته چرا که آن را نوعی خود تبلیغی قلمداد می کند.

سایت مشارکت در واکنش طولانی و توام با آسمان و ریسمان کردن خود بالاخره توضیح نداده که پروژه دروغین کشته سازی و رساندن آمار کشته های حوادث پس از انتخابات به «72تن» از کدام محافل خط می گرفته و چرا افراد زنده ای چون ترانه موسوی، سعیده پورآقایی، احمد کارگرنجاتی، محسن ایمانی و... را به عنوان مقتول جا زده و بر سر قبرهای بی جنازه شیون سر داده است.

نوروز اعلام کرده که حنیف مزروعی از 23خرداد (فردای انتخابات) زندگی مخفیانه را آغاز کرده اما توضیح نداده که نامبرده چرا بلافاصله پس از انتخابات مفقود شده و با چه واسطه هایی سر از اروپا درآورده است.

با وجود متواری شدن حنیف مزروعی و ادعای سایت نوروز مبنی بر کناره گیری وی از سردبیری سایت، به نظر می رسد نامبرده همچنان سایت را اداره می کند و پاسخ اخیر نیز از سوی خود وی صادر شده است.

نگرانی ستون پنجم از افشای جنایت های آمریکا

عضو گروهک نهضت آزادی مدعی شد تصویب بودجه از سوی مجلس شورای اسلامی برای شناسایی و معرفی موارد نقض حقوق بشر در آمریکا و انگلیس، مغایر قانون اساسی است.

مهدی معتمدی مهر طی مقاله ای در سایت گویانیوز مدعی شد: این مصوبه مغایر اصل 72 قانون اساسی است که می گوید مجلس نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. این مصوبه هزینه بر است ضمن اینکه مداخله در حاکمیت ملی آن کشورهاست.

وی همچنین مدعی شد ورود ایران به هر نوع جنگ روانی با دولت های آمریکا و انگلیس، با منافع ملی ایران ناسازگار است و نوعی اعلام جنگ سرد محسوب می شود.

این موضع مضحک در حالی است که گروهک نهضت آزادی به عنوان ستون پنجم آمریکا نه تنها همواره از ادعای دولت های استکباری مبنی بر نقض حقوق بشر در ایران استقبال کرده بلکه حتی خود برای پرونده سازی علیه جمهوری اسلامی یاری رسانده است. نهضتی ها پس از سرویس دهی ویژه به سفارت آمریکا در تهران، در ماجرای جنگ تحمیلی نیز تبدیل به ستون پنجم استخبارات رژیم صدام شدند و امروز هم نوک پیکان رژیم های استکباری در جنگ سرد و جنگ نرم علیه ملت ایران به شمار می روند.

نهضتی ها هرگز به سیاست های جنایتکاران و ضد انسانی آمریکا و انگلیس در نقض حقوق ملت ها اعتراض نکرده اند به نحوی که سال گذشته سایت میزان نیوز با اشاره به همین سکوت سؤال برانگیز تصریح کرد با این وضعیت طبیعی است که ما روشنفکران همواره زیر سؤال باشیم و مورد اتهام مزدبگیری واقع شویم.

آمریکا به ویژه در دهه اخیر بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان و خاورمیانه محسوب می شود.

بادکنک سبز سوراخ شد

دانشجویان انقلابی دانشگاه های مختلف تهران با حضوری باشکوه در روز دانشجو، تمامی برنامه های جریان فتنه گر را که هفته ها روی آن کار شده بود، نقش بر آب کردند.

اتاق فکر جریان فتنه که کم شماری حامیانشان در روزهای 13 آبان و قدس آبروریزی مثال زدنی برای آنها به شمار می رفت، تنها عامل بقاء این جریان نیمه جان را توسل به دانشگاه و بهره برداری سیاسی و جناحی از دانشجویان می دانست و لذا همه نیروی خود را برای «جبران آبروریزی روز قدس و 13 آبان» در روز 16 آذر به کار گرفته بود.

سران آشوب طلب به همراه رسانه های ضد انقلاب همچنین در روزهای منتهی به 16 آذر، تبلیغات و موج آفرینی های گسترده ای را در جهت جامه عمل پوشاندن به این آرزو و التهاب آفرینی در دانشگاه ها برای جان بخشی مجدد به این جریان آغاز کردند اما جامعه فهیم دانشگاهی ایران در روز دانشجو، بار دیگر پاسخی قاطع به پیاده نظام آمریکا در ایران را به نمایش گذاشت.

16 آذر امسال در حالی آغاز شد که جریان موسوم به سبز، پیش تر دانشگاه تهران را محور التهاب آفرینی های خویش اعلام کرده بود اما به گزارش خبرنگار کیهان مراسم این روز با حضور چند هزار نفری دانشجویان بسیجی همراه بود و جریان فتنه گر مجال چندانی برای ابراز وجود نیافت.

گزارش های دریافتی، حکایت از تجمع های 100 تا 200 نفره اغتشاشگران در مقابل اجماع 2000 نفره ای که به مرور تا 4000 نفر از دانشجویان انقلابی افزایش یافت، دارد که به سرعت بر فضای دانشگاه مسلط شد.

در این راهپیمایی، دانشجویان انقلابی پوستری را که در آن عکس های موسوی، مریم رجوی، مسعود رجوی، شیرین عبادی و برخی سران صهیونیست و سلطنت طلب در کنار هم قرار داده شده بود همراه با شعار «مرگ بر منافق» به آتش کشیدند.

هماهنگی سایت منافقین با آشوب طلبان در دانشگاه اما موضوعی قابل تامل است. گزارش های پیاپی این سایت از لحظه به لحظه وضعیت دانشگاه ها و تحریک دانشجویان به اغتشاش آفرینی البته گوشه ای از این همراهی است که از صبح روز 16 آذر آغاز شد و تا بعدازظهر ادامه داشت و نشان دهنده آن است که این جریان تروریست کاملا در بین آشوبگران رخنه داشته است.

خبرگزاری فارس اما اعلام کرد: 4 هزار نفر از دانشجویان دانشگاه تهران با حضور چشمگیر در مراسم بزرگداشت روز دانشجو بار دیگر با آرمان های انقلاب بیعت کردند.

این خبرگزاری افزود: در مقابل سردر دانشکده فنی اما حدود 300 نفر از طرفداران موسوی جمع شده بودند که دانشجویان ولایی دور آنها به شکل یک نیم دایره حلقه زده و آنها را محصور نمودند. گزارش خبرنگاران کیهان نیز این اخبار را تایید می کند.

یک نکته مهم در مورد حوادث دیروز این است که تجمع کنندگان چند ده نفره آشوب طلب با شعارهای تند و رادیکال مکررا سعی در تحریک نیروی انتظامی برای ورود به دانشگاه را داشت که البته به دلیل هوشمندی نیروی انتظامی ناکام ماند. این جماعت محدود در دانشگاه تهران با تلاش بسیار، چند دقیقه ای را از دانشگاه خارج شده و با تخریب درب دانشکده هنر، به چند سطل آشغال حمله و آنها را به آتش کشیدند. تعداد اندکی آشوبگران دانشگاه امیرکبیر هم حوالی غروب دیروز از دانشگاه خارج شدند و به شیشه های چند مغازه حمله بردند اما بی اعتنایی محسوس مردم و برخورد قاطع نیروی انتظامی به سرعت جمع آنها را پراکنده ساخت. دانشجویان بسیجی اما پس از حضور در مقابل درب اصلی دانشگاه تهران، پرچم آمریکا را به آتش کشیده و با برگزاری تریبون های آزاد در جمعی چند هزار نفره از دانشجویان، بار دیگر اعلام کردند که همچنان مبارزه خود با استکبار و زورگویان جهان را ادامه خواهند داد. این اقدام البته با نصب پرچم سبز «لبیک یا خامنه ای» بر سردر اصلی دانشگاه همراه بود.

عمق آبرو ریزی جریان فتنه گر در روز 16 آذر چنان بود که حتی بنگاه دروغ پراکنی بی بی سی هم نتوانست آن را انکار کند.

سایت بی بی سی فارسی هم در همین رابطه اذعان کرد: گزارش هایی از برگزاری اجتماعات در دانشگاه های شریف و امیرکبیر انتشار یافته اما امکان تایید مستقل این گزارش وجود نداشته است.

بی بی سی فارسی همچنین افزود: از برگزاری احتمالی مراسم 16 آذر در سایر شهرهای ایران هم گزارشی مخابره نشده است.

به گزارش خبرنگار کیهان در دانشگاه امیرکبیر دانشجویان اغتشاشگر که تعدادشان حدود 100 نفر بود در مقابل ساختمان ابوریحان این دانشگاه به قصد ضرب و شتم برخی دانشجویان به آنان حمله کردند که بلافاصله با تجمع بیش از 300 نفر از دانشجویان ولایی مواجه شدند.

جمعیت چند صد نفره بسیجیان این دانشگاه با شعارهای «مرگ بر منافق» تا متفرق شدن کامل آشوب گران ادامه دادند.

در مقابل، گروهی از حامیان سبز اموی با تجمع مقابل درب دانشگاه امیرکبیر، سعی در ورود غیر قانونی به این دانشگاه را داشتند که با واکنش تند دانشجویان مواجه شدند.

بی توجهی مردم در خیابان های اطراف این دانشگاه ها اما به روشنی از ناکامی این برنامه خبر می داد. در حالی که دانشجویان سعی داشتند رهگذران خیابان های اطراف را، با خود همراه کرده تا دامنه تحرکات ناچیز خود را به سطح خیابان ها نیز بکشانند، مردم با نگاهی آکنده از نفرت، بی تفاوت از کنار آنها عبور می کردند.

دانشگاه علم و صنعت نیز دیروز شاهد برگزاری نماز وحدت با حضور 600 نفره دانشجویان انقلابی در 16 آذر بود.

به گزارش خبرنگار کیهان بیش از 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با حضور در مقابل سردر دانشگاه با اقامه نماز وحدت، برنامه روز دانشجو را برگزار کردند. این جمعیت عظیم دانشجویی در مقابل تعداد نزدیک به 150 نفره دانشجویانی که تلاش می کردند با حرکت به سمت درب اصلی دانشگاه فضا را ملتهب جلوه داده و مردم را به استمداد بطلبند، شعارهای اعتراض آمیزی سر دادند. دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف نیز در تجمعی بی سابقه 16 آذری شکوهمند را رقم زدند که برنامه تجمع آنها با برگزاری نماز جماعت ظهر و عصر به پایان رسید.

گفتنی است زهرا رهنورد نیز قصد حضور در دانشگاه تهران را داشت که با مخالفت دانشجویان این دانشگاه مواجه شد. فائزه هاشمی نیز پس از حضور در جمع آشوب طلبان یکی از دانشگاه ها توسط حراست این دانشگاه بازداشت گردید. فائزه هاشمی هم به جای حضور در دانشگاه های تهران به یکی از شعب دانشگاه آزاد در تهران رفت! به جز این دو نفر هیچ یک از سران فتنه در تجمعات دیروز حاضر نشدند.

اخبار لحظه به لحظه خبرنگاران کیهان البته افول این اقدامات ناچیز جریان موسوم به سبز در دانشگاه ها را تا بعد از ظهر دیروز گزارش می کرد که با تاریک شدن هوا کلیه تجمعات پایان یافت و فضا کاملا آرام گردید.

بدین ترتیب آنچه که روز دانشجو در دانشگاه تهران رخ داد شکست طرح مخالفین از سوی اکثریت چند برابری دانشجویان بود و عدم حضور سران مطرح این جریان در جمع حامیان خود نیز حاکی از پیش بینی این افراد از افتضاح به وجود آمده بود.

نخبه دوم خردادی !!!

گفت: دیروز یکی از عوامل آشوب در دانشگاه امیرکبیر بعد از مشاهده انبوه دانشجویان بسیجی و از ترس لو رفتن، با لباس و کیف زنانه قصد فرار داشت که بیرون دانشگاه دستگیر شد.

گفتم: این حیوونکی ها فقط بلدند برای سطل های زباله شاخ و شونه بکشند و کیف زنان بی دفاع را قاپ بزنند.

گفت: همین شخص، پیش از این هم در یک نشریه دانشجویی به اسلام اهانت کرده و بازداشت شده بود.

گفتم: حالا چطوری شناسایی شده؟

گفت: قصد داشته مثل بنی صدر با لباس و آرایش زنانه فرار کنه ولی ظاهرا چون ماشین ریش تراش در دسترس نبوده، دستش رو روی سبیلش گذاشته بود که...

گفتم: یارو رفت دکتر و گفت؛ آقای دکتر از صبح تا حالا کمرم راست نمیشه! دکتر نگاهی بهش انداخت و گفت؛ جادگمه ای یقه پیرهنت رو به دگمه شلوارت زدی؟!

سران فتنه در سوراخ موش

آشوبگری های پراکنده پیاده نظام آمریکا در ایران روز گذشته در حالی انجام شد که هیچ کدام از سران فتنه جرئت حضور در جمع دوستان خود را نیافتند.

از چند هفته پیش تمامی رسانه های وابسته به سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس از جمله بی بی سی فارسی و تلویزیون صدای آمریکا تمام ظرفیت های خود را بر تحریک مردم در جهت حمایت از جریان فتنه به کار گرفته بودند اما حوادث 16 آذر امسال نشان داد نه فقط مردم ایران اعتنایی به این تبلیغات نکردند بلکه سران فتنه هم آرام آرام در حال تکاپو برای یافتن کنج عافیت- بخوانید سوراخ های موش- هستند.

میرحسین موسوی که غروب روز 15 آذر با صدور بیانیه ای از مردم خواسته بود در روز 16 آذر به «جنبش سبز»(!؟) بپیوندند دیروز ترجیح داد در خانه بنشیند و برای همراهی با تعداد اندک آشوبگران حتی یک قدم هم برندارد. برخی از اطرافیان جریان فتنه طی روزهای اخیر به شدت به موسوی اعتراض کرده بودند که چرا در روز 13 آبان حتی سرش را از پنجره هایی که در آن اقامت داشت بیرون نیاورده است!

دیروز از مهدی کروبی هم که طی هفته های گذشته سعی کرده بود چهره یک شعبان بی مخ کامل را از خود به نمایش بگذارد، نشانی نبود. گزارش های رسیده به خبرنگاران کیهان حاکی از آن است که درون خانواده کروبی درباره حضور یا عدم حضور او در آشوب های 16 آذر اختلاف وجود داشته و وی نهایتاً به این نتیجه رسیده که در خانه ماندن بهتر از هر کار دیگری است. کروبی اخیراً در برخی ملاقات های خود از این موضوع که خاتمی و موسوی او را گوشت دم توپ کرده اند و او را برای حضور در خیابان تحریک می کنند بی آنکه خود انگیزه ای برای این کار داشته باشند، شدیداً گله کرده بود.

محمد خاتمی هم که از یکی دو روز قبل به برخی اطرافیان خود گفته بود در مراسم روز 16 آذر شرکت نخواهد کرد، با به نمایش گذاشتن اوج فرصت طلبی دیروز در هیچ تجمعی حاضر نشد. خاتمی اخیراً تاکید کرده است که 16 آذر به ما ربطی ندارد و بیشتر در پی آن است که رفتارهای خائنانه خود در ایام انتخابات را رفع و رجوع کند.

در مجموع به نظر می رسد عدم حضور سران فتنه در تجمعات روز 16 آذر اولا نشان دهنده آن است که این افراد به رویگردانی مردم از خود باور قطعی پیدا کرده اند و ثانیاً ترجیح می دهند با به میدان کشاندن برخی جوانان دانشجو و امثال آنها خود از پرداخت هرگونه هزینه ای اجتناب کنند.

وزیر ارشاد خاتمی به مزدوری رژیم صهیونیستی اعتراف کرد

شبکه راه اندازی شده از سوی عطاء ا... مهاجرانی و محسن کدیور علناً از وابستگی مدعیان آزادیخواهی و اصلاح طلبی به قدرت های غربی و ارتزاق از سوی آنها حمایت کرد.

«جرس» که توسط شبکه ای شامل مهاجرانی، کدیور، عبدالعلی بازرگان، برادران صدر و چند روزنامه نگار زنجیره ای راه اندازی شده، درباره «رابطه اپوزیسیون با دولت های غربی و آمریکا» نوشت: یکی از بحث انگیزترین مسائل، رابطه فعالان سیاسی با دولت های غربی به ویژه آمریکاست. پس از دیدار فعالان سیاسی با مقامات کشورهای غربی، موج اعتراضات و شماتت ها برمی خیزد اما به دلیل واقعیت های سیاسی، این دیدارها ادامه یافته و اتهامات نیز مانع رشد این روابط نشده است.

محمد-ب از عناصر ضدانقلاب مقیم واشنگتن که مدعی گرایش به فعالیت های ملی- مذهبی است اما از عناصر وابسته به محافل دولتی در آمریکا محسوب می شود، در این مقاله معطوف به «عادی سازی نوکری آمریکا» ادامه می دهد: فعالان سیاسی خارج از کشور دو طیف هستند. طیف اول جماعتی آرمانگرا هستند بی آنکه به قدرت عملی و سیاست واقعی برای جانشینی حکومت بیاندیشند. در نگاه آنها هرگونه تماس با دولت های خارجی مطرود بود. این جو چنان حاکم بود که سلطنت طلب ها و بازماندگان حکومت پیشین را یکسره نوکر دول بیگانه می خواندند. طیف دوم دو دسته اند، یکی دولتمردان و وابستگان به حکومت پهلوی که از همان روزهای اول انقلاب از کشور خارج شدند دیگری، اصلاح طلبانی که اواخر دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی ترک وطن کردند و بیشتر در آمریکا سکنی گزیدند. طیف دوم برخلاف طیف اول عملگرا و واقع بین بودند لذا به جای قهر با قدرت های بیگانه به دنبال رابطه با آنها هستند و صد البته این لزوماً به معنای خود فروشی نیست... این طیف نه تنها مراوده با دولت ها را راه سیاست عملی می داند بلکه می خواهد از این طریق زندگی اش را هم تامین کند ]![ لذا اینان با آمدن به خارج، در صدای آمریکا یا تینک تانک ها (مخازن فکری) مشغول کار شدند یا برای طرحی بودجه ای می گیرند و بعد هم چون می خواهند به کنفرانس های مختلف بروند، مخارج سفرهایشان باید تامین شود. در حالی که عمده فعالان سیاسی طیف اول با کارهای شخصی امرار معاش می کرده و می کنند از رانندگی تاکسی و کار در رستوران تا کارمند یک مؤسسه فنی یا تجاری بودن تا تدریس در دانشگاه ها. عموماً در این سفرها در منزل یکی از میزبانان اتراق می کنند.

این همکار سایت جرس اضافه می کند: درجه تمایل و همکاری با دول غربی نیز متفاوت است. برخی همه تکیه عملشان این روابط است و به شدت به دنبال برقراری رابطه با مقامات غربی بویژه دولتمردان آمریکا هستند و از آنجا که همه امیدشان به امکاناتی است که این دولتمردان در اختیارشان می گذارند، لذا هر دری را می کوبند و معمولاً بهترین رابطه را با نومحافظه کاران و اسرائیلی ها دارند. این افراد میزان موفقیت خود را با درجه نزدیک شدن به دول غربی و مورد توجه و مشاوره قرار گرفتن آنان می سنجند، اما برخی از افراد طیف دوم با احتیاط و با حفظ استقلال نسبی ممکن با این مقامات رابطه برقرار می کنند و می کوشند که کارگزار دول غربی نشوند و چون نمی خواهند انگ همکاری با دول غربی، بویژه آمریکا را بخورند، تا حد ممکن از افشای این دیدارها پرهیز می کنند.]![ بیشتر افراد طیف دوم بر آن هستند که در عصر جهانی شدن روابط تعریف شناخته شده پیشین از استقلال سنتی، ناکارا و غیرواقعی است]![

وی در پایان نتیجه گرفت: «گویی دو راه بیشتر در پیش روی فعالان سیاسی نمانده است یا پاک و آرمانگرا اما کم تأثیر بر سیاست های عملی باشند یا کارگزاری دول غربی که از لوازم آن مراعات خواسته های آنان است که به هر حال دولتیان به هیچ کسی برای رضایت خدا کمک نمی کنند و اصل برای آنان تامین منافع کشورشان است و به هر توصیه و ارائه راهی از آن زاویه نگاه می کنند از جمله در آمریکا لابی اسرائیل نقش مهمی در قبول و رد این افراد دارد و می کوشد نگذارد کسانی که با سیاست های بنیانی آن در تضاد هستند بال و پر بگشایند و به کنفرانس ها دعوت شوند

گفتنی است طیفی از مدعیان اصلاح طلبی پس از در پیش گرفتن انواع افراط گری ها و بازی در پروژه های دشمن به خارج از کشور رفته اند و در کشورهای آمریکا و انگلیس و... اقامت گزیدند و علناً تحت حمایت دولت های استکباری قرار گرفتند که عناصری نظیر مهاجرانی، کدیور، موسوی خوئینی، حقیقت جو، افشاری، نبوی، گنجی، مخملباف و... از آن جمله اند.

سایت جرس چند روز پیش هم در مقاله ای جنگ روانی سعودی- صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی در قالب ایران هراسی و شیعه هراسی را مورد حمایت قرار داده و نسبت به نفوذ کشورمان در منطقه ابراز نگرانی کرده بود!

گفتنی است که پیش از این ارتباط برخی از عوامل دست اندرکار نشریات موهن دانشگاه امیر کبیر با سازمان منافقین افشا شده بود.

قاچاق و سلاخی هدیه ویژه دولت نارنجی به رژیم صهیونیستی (خبر ویژه)

طی 2 سال گذشته، 25 هزار کودک اوکراینی به فلسطین اشغالی قاچاق شده اند تا اعضای بدن آنها توسط رژیم صهیونیستی مورد استفاده قرار گیرد.

این خبر چند ماه پس از افشاگری مطبوعات سوئدی مبنی بر جنایات رژیم صهیونیستی علیه پیکرهای مردم و کودکان فلسطینی و تجارت اعضای بدن آنها منتشر شد و باعث اعتراض های گسترده در اوکراین شد. سفارت رژیم صهیونیستی در کیف اوکراین، هفته گذشته شاهد تجمع و اعتراض وسیع مردم به اقدام جنایتکارانه صهیونیست ها در خروج 25 هزار کودک اوکراینی و تجارت اعضای بدن آنها بود. معترضان اوکراینی شعار می دادند اینجا غزه نیست اما حاکمان اسرائیل سعی دارند کنترل اوکراین را به دست بگیرند.

رسانه ها و مقامات رژیم صهیونیستی در واکنش به این خبر تکان دهنده، تنها مدعی شده اند که این موج تازه ای از یهودی ستیزی است و از سوئد به اوکراین سرایت کرده است.

خبر ترانزیت 25 هزار کودک اوکراینی به سرزمین های اشغالی فلسطین طی 2 سال اخیر، توسط یک نویسنده و پروفسور اوکراینی و در کنفرانسی که چند روز قبل در اوکراین برگزار شد، منتشر شد. ویچسلاو گودوین استاد فلسفه و نویسنده اوکراینی می گوید این کودکان به اسرائیل برده شدند تا اعضای آنها به عنوان قطعات یدکی استفاده شود. این یک نسل کشی آشکار است.

روی کارآمدن دولت نارنجی در اوکراین پس از کودتای مخملین آمریکا، باعث گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی و آمریکا در این کشور شده است. آمریکایی ها نیز در این مدت دست به کار غارت معادن اورانیوم اوکراین با ثمن بخس بوده اند.

سردبیر فراری سایت مشارکت دوستان خود را شرمنده کرد (خبر ویژه)

فرزند فراری یک عنصر فراکسیون مشارکت در مجلس ششم، به خاطر خوش خدمتی هایش به دستگاه های اطلاعاتی غرب، از رئیس مجلس آلمان جایزه گرفت. حنیف مزروعی که ماه هاست فراری است تا چند هفته پیش سایت رسمی حزب مشارکت (نوروز) را اداره می کرد و با هدایت عناصر خارجی، پروژه کشته سازی و رساندن آمار قربانیان آشوب های خیابانی تا مرز «72 تن» را برعهده داشت.

نامبرده جایزه مذکور را با حضور در برلین دریافت کرد طرف آلمانی مدعی شد این جایزه را به خاطر حقوق بشر به مزروعی می دهد.

اقدامات رسوای حنیف مزروعی در کشته سازی جعلی که با تکذیب های مکرر کشته های دروغین - کسانی نظیر سعیده پورآقایی، ترانه موسوی، احمد کارگرنجاتی، محسن ایمانی و ... - همراه بود، باعث اعتراض های شدید در میان طیفی از اصلاح طلبان قرار گرفت و حتی کروبی با همه تندروی هایش اعلام کرد برخی از شایعات مذکور دروغین و ساختگی بوده و او دیگر آن ادعاها را مطرح نمی کند، پس از این اتفاقات، مزروعی اعلام کرد دیگر سردبیری سایت نوروز را برعهده نخواهد داشت. وی همچنین از جمله عناصری بود که با وجود بازداشت بودن دبیرکل، قائم مقام دبیرکل و بسیاری از اعضای اصلی حزب مشارکت، بیانیه های تند به نام جعل و در سایت منتشر می کرد.

نامبرده به خاطر همه این خدمات صادقانه! به ناتوی فرهنگی در جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی توانست جایزه یاد شده را دریافت کند. اما رسوایی مذکور به حدی بود که حتی سایت نوروز نیز ترجیح داد خبر آن را سانسور و منتشر نکند.

برلین به یکی از چند بارانداز نیابتی سازمان «سیا» در اروپا تبدیل شده و بخشی از استخدام و به کارگیری عناصر ضد انقلاب توسط سازمان جاسوسی آمریکا در این شهر انجام می شود. برلین 9 سال پیش نیز میزبان کنفرانسی برای هماهنگی بیشتر میان عناصر ضد انقلاب از سوی بنیاد هاینریش بل بود و عناصری نظیر گنجی، کدیور، کار، دولت آبادی، اشکوری و... در آن شرکت جستند.

رضا خاتمی و مصطفی تاج زاده از جمله کسانی بودند که در زمان دولت اصلاحات و مجلس ششم، به ارتباط گیری و مذاکره با سفیر آلمان در تهران بر سر موضوعاتی چون انتخابات، پرونده هسته ای و ... پرداختند.