کیهان

... چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ...

کیهان

... چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ...

خجالت نکشید ! توبه کنید !

 

اخیراً یکی از روحانیون مدعی اصلاحات و عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز طی سخنانی در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) که از سوی آیت الله طاهری امام جمعه سابق اصفهان و جمعی از مدعیان اصلاحات در این شهر برپا شده بود، زبان به هتاکی و فحاشی کم سابقه ای علیه آیت الله مصباح یزدی گشوده است. سخنان این مدعی اصلاحات که چند ماه قبل نیز با تحریف نظر صریح حضرت امام درباره نهضت آزادی تلاش کرده بود سوابق ضد امامی و ضد انقلابی این گروهک منحرف را پاک کند! ارزش نقد ندارد ولی از آنجا که مدتی است جریان مدعی اصلاحات به تلویح یا تصریح از دیدگاه انحرافی جدایی دین از سیاست حمایت کرده و نظرات امام راحل(ره) را مخصوصاً به نفع این حرکت ضد انقلابی تحریف می کند و در همان حال دانشمندانی را که به دفاع از خط مبارک حضرت امام(ره) و مخالفت با دیدگاه انحرافی جدایی دین از سیاست برخاسته اند به باد فحش و ناسزا می گیرد، اشاره به نکاتی در این باره ضروری به نظر می رسد.

1- ابتدا به این نمونه ها توجه کنید؛

«تفکر شیعه موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است»!، «قوانین اسلامی متعلق به 14 قرن پیش است و جوابگوی مشکلات جوامع در زمان حال نیست»! «فرهنگ شهادت طلبی باعث ترویج خشونت می شود»، «انقلاب اسلامی شبیه استبداد قجری است»! «هیئت های مذهبی منشا خشونت هستند و بسیجی ها اعضای تشکیل دهنده این هسته ها می باشند»! «اصلی ترین مشکل اصلاحات این است که در کشور ما ایران هنوز خدا نمرده است»! «قلم فقها در طول تاریخ آغشته به خون اندیشمندان بوده است»! «راه و بینش امام خمینی باید به موزه تاریخ سپرده شود»! «ائمه معصومین هم قابل نقد هستند»! «این نظریه که سیاست عین دیانت و دیانت عین سیاست است، زائیده افکار عامیانه است»! «امام حسین قربانی خشونت جدش درجنگ های صدر اسلام شد»! «مظاهر دینی مانند حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است»! «جوانانی که به مسجد می روند و کتاب های مذهبی می خوانند از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند»! «مبارزه با اسرائیل مبنای فقهی و حقوقی ندارد»! «اثبات حق حاکمیت به معنای حقوقی آن برای خدا اشکالات فراوانی دارد»! «دستورات طالبان و قوانین مصوب در ایران از یک کاسه است»! «اندیشه ارزش گرایی اسلامی از سنخ تفکر طالبان است»! «امام را باید نقد کرد»! «انزوا و عقب افتادگی ثمره دو دهه انقلاب است»! «قرآن قابل نقد است»! و...

موارد فوق، فقط اندکی از بسیارها و بخش کوچکی از هزاران نمونه مشابه دیگر است که مدعیان اصلاحات طی 8 سال حاکمیت بر دولت و مجلس، در مقاله ها، مصاحبه ها، سخنرانی ها و سمینارهای خود علیه خدا، رسول خدا(ص)، ائمه اطهار(ع)، اسلام، انقلاب، امام(ره)، نظام، مردم و... بر زبان و قلم خویش آورده اند و تمامی آنها به صورت مکتوب و مستند موجود و برای همگان قابل دسترسی است.

نکته قابل توجه آن که تقریباً تمامی مدعیان اصلاحات از این نظرات و دیدگاههای زشت و پلشت حمایت کرده و یا بدون اعتراض و موضع گیری از کنار آن گذشته اند و در این میان سکوت همراه با حمایت برخی از اعضای مجمع روحانیون مبارز که یکی از گروه های اصلی در جبهه موسوم به اصلاحات بوده اند، بسیار سؤال برانگیز و غیر قابل توجیه است و معلوم نیست چگونه می توان پذیرفت افرادی در کسوت روحانی - و بعضاً با سوابق انقلابی- و ادعای اعتقاد به مبانی اسلام و انقلاب در مقابل اینهمه اهانت و پلشتی علیه خدا و پیامبر و ائمه و اسلام وانقلاب و امام نه فقط سکوت کرده و کمترین عکس العملی نشان ندهند، بلکه با اهانت کنندگان ائتلاف حزبی و سیاسی نیز داشته باشند؟! مخصوصاً آن که این هجوم بی شرمانه به مبانی اسلام و انقلاب در خلوت و به طور پنهانی صورت نگرفته که آقایان بتوانند سکوت در برابر آن و یا حمایت از اهانت کنندگان را به بهانه «بی خبری» توجیه کنند. همه این مواضع ضد اسلامی و ضد انقلابی در روزنامه ها و نشریات زنجیره ای متعلق به جبهه اصلاحات چاپ و منتشر شده و این نشریات و گردانندگان آن به صراحت و آشکارا مورد حمایت و پشتیبانی مالی و سیاسی گروههای مدعی اصلاحات- از جمله مجمع محترم روحانیون مبارز- بوده است. بنابراین چگونه است که اگر بخشدار فلان نقطه دور افتاده کشور، سخنی برخلاف حزب و گروه آقایان بر زبان می آورد، بلافاصله علیه او موضع گرفته و به جرم این که «اصلاحات را درک نکرده است» از کار برکنارش می کردند، اما در مقابل اهانت آشکار و صریح همفکران و هم حزبی های خود به اسلام و امام و انقلاب، از یک اعتراض خشک و خالی هم دریغ می ورزیدند؟! البته برخی از آنان، از جمله جناب آقای کروبی در مواردی با اینگونه اهانت ها به شدت برخورد می کرد و حتی در نمونه ای از این برخوردها از محافل آمریکایی و اسرائیلی به عنوان خاستگاه احتمالی تبلیغات سوء مدعیان اصلاحات یاد کرده بود و این روزها نیز آشکارا می کوشد با سایر گروه های مدعی اصلاحات مرزبندی روشن و مشخصی داشته باشد.

2-اکنون با سوابقی که فقط به گوشه ای از آن اشاره شد به آسانی می توان پاسخ این دو پرسش را یافت. اول؛ آن که چرا آمریکا از جبهه اصلاحات حمایت می کند؟و دوم این که چرا مدعیان اصلاحات به مدافعان خط مبارک امام(ره) حمله می کنند؟

الف: درباره پرسش اول باید گفت، مقامات آمریکایی و شخص بوش علی رغم کینه عمیقی که از اسلام، انقلاب و امام راحل(ره) دارند، وظیفه خود می دانند آشکارا از جبهه اصلاحات حمایت کنند تا آنجا که رئیس جمهور آمریکا در نطق سالانه خود به دولتمردان و سرمایه داران بزرگ آمریکایی که نگران شکست های پی در پی اصلاح طلبان در انتخابات ایران بودند، اطمینان می دهد همه امکانات خود را برای حمایت از این جبهه به کار گیرد... چرا...؟!

ممکن است اصلاح طلبان ادعا کنند حمایت آشکار بوش از آنها برای بدنام کردن این جبهه بوده است که باید گفت؛ اگر مواضع و عملکرد جبهه اصلاحات با مواضع و خواسته های رسماً اعلام شده آمریکا همخوانی و انطباق نداشت، ادعای اصلاح طلبان قابل قبول بود ولی در حالی که مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات با خواسته های آمریکا انطباق کامل دارد، حمایت دولتمردان آمریکایی از مدعیان اصلاحات نه فقط تعجب آور نیست، بلکه این حمایت توضیح و علت کاملاً روشنی نیز دارد. مگر آمریکا بینش و منش حضرت امام(ره) را اصلی ترین دشمن خود نمی داند؟ بنابراین وقتی اصلاح طلبان این بینش و منش و خاستگاه آن یعنی اسلام ناب محمدی(ص) و پیامبر خدا (ص) و ائمه معصومین(ع) را مورد هجوم قرار می دهند، بدیهی است که آمریکا این جبهه را دوست و حامی خود تلقی کند که می کند.

ب: و اما با توجه به شرح مستندی که از مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات ارائه شد پاسخ پرسش دوم یعنی انگیزه مدعیان اصلاحات از حمله به مدافعان بینش و منش حضرت امام(ره) نیز بی نیاز از توضیح است و کسانی که آشکارا از بینش و منش امام راحل(ره) به عنوان مانع اصلاحات موردنظر خود یاد می کنند بسیار بدیهی است که مدافعان خط مبارک حضرت امام(ره) را دشمنان سیاسی خود تلقی کرده و روشنگری های عالمانه و مستند آنان را یکی از عوامل اصلی رویگردانی مردم از جبهه اصلاحات بدانند و از آنجا که بسیاری از سرکردگان جبهه مدعی اصلاحات نشان داده اند فقط به قدرت سیاسی آنهم برای بهره گیری بیشتر از چرب و شیرین دنیا می اندیشند، تمامی عواملی که مانع رسیدن آنها به قدرت باشد-از جمله روشنگری های دانشمندی مانند آیت الله مصباح یزدی- را به چشم دشمن می نگرند!

بدیهی است که در این میان، نمی توان نقش عوامل دیگری نظیر کج فهمی، کم سوادی، حسادت، تعصب های کور حزبی و امثال آن را نادیده گرفت.

3-نگاهی گذرا به سخنان عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در حسینیه اعظم اصفهان به وضوح نشان می دهد که اظهارات وی مجموعه ای از دروغ بافی، فحاشی، وارونه نمایی و عقده گشایی کور علیه آیت الله مصباح یزدی است و این برخورد ضمن آن که از کم سوادی و فقدان آگاهی دینی و سیاسی سخنران حکایت می کند، نشانه عصبانیت مشارالیه از دفاع جانانه، دائمی و عالمانه آیت الله مصباح یزدی از خط مبارک حضرت امام(ره) نیز هست!

عضو مرکزیت مجمع روحانیون مبارز در حالی آیت الله مصباح یزدی را به دوری از خط امام(ره) متهم می کند که آیت الله مصباح در میان بزرگان حوزه، مبارزان قبل از پیروزی انقلاب و توده های مردم به دفاع از بینش و منش امام راحل(ره) و مخصوصاً مخالفت علمی و مستند با تفکر جدایی دین از سیاست، شناخته می شود و صدها جلد کتاب و جزوه، هزاران ساعت سخنرانی و مصاحبه مکتوب و مضبوط ایشان گویاترین گواه آن است. آقای مدعی اصلاحات آیت الله مصباح را به رئیس فرقه مصباحیه! و مشابه طالبان معرفی می کند! و عمداً فراموش می کند که حزب ایشان هنگام حمله آمریکا به افغانستان از گروه طالبان به عنوان یک جریان انقلابی! یاد کرده و پیشنهاد حمایت از گروه طالبان در جنگ با آمریکا را داده بود! یادتان که نرفته؟! و یا عمداً فراموش کرده است که هم حزبی های ایشان به تبعیت از آمریکا و اسرائیل نوشته بودند جمهوری اسلامی ایران -یعنی یادگار امام راحل(ره)- همطراز طالبان است!! و یا به عمد از خاطر خود برده اند که در اوج حملات ناجوانمردانه مدعیان اصلاحات به بینش و منش حضرت امام(ره) و در حالی که همین آقای مدعی اصلاحات و دوستان هم حزبی او، از این حملات حمایت کرده و یا در مقابل آن سکوت کرده بودند، آیت الله مصباح یزدی در سلسله مباحث خود در نمازجمعه تهران به دفاع مستند و عالمانه از بینش سیاسی و معرفتی حضرت امام(ره) پرداخت و در همان حال طعنه های امثال سخنران حسینیه اعظم اصفهان و دوستان هم حزبی او را به جان خرید و دست از عقیده راسخ خود به راه امام(ره) نکشید...

حالا باید از این آقای مدعی اصلاحات پرسید؛ حضرتعالی و دوستان هم حزب و جبهه تان که بسیج را عامل خشونت می دانستید و فریاد «توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد»! سر می دادید و معتقد بودید بینش امام باید به موزه تاریخ سپرده شود! و... خط امامی هستید؟ یا آیت الله مصباح که هزاران ساعت سخنرانی در محافل و مجامع مختلف و از جمله در جمع بسیجیان برای تبیین و ترویج خط امام(ره) داشته است؟! اسناد موجود را که نمی توانید انکار کنید. راستی! یادتان هست امام راحل(ره) درباره همین بسیج- که حزب شما آنها را عامل عقب افتادگی و خشونت می داند!- فرموده بود: «من به دست و بازوی بسیجیان بوسه می زنم و به این بوسه افتخار می کنم» و یادتان نرفته که همان بزرگوار گفته بود: « از خدا می خواهم با جمع بسیجیان محشورم فرماید»... خجالت نکشید! توبه کنید!

حسین شریعتمداری

دبیر کل مشارکت از اختلافات درونی می‌گوید

محسن میردامادی دبیرکل حزب مشارکت دیروز برخی جزئیات مربوط به اختلافات درونی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم را بازگو کرد. میردامادی که با «نوروز» ارگان اینترنتی حزب خودش گفت وگو می کرد تاکید کرده است که حزب مشارکت در انتخابات زمستان 86 به منظور «حفظ انسجام مجموعه ائتلاف «از برخی تصمیم های درونی خود صرف نظر کرد. وی به عنوان نمونه به این مورد اشاره کرده است که «مثلاً در حوزه انتخابیه تهران نظر حزب مشارکت این بود که لیست ندهیم و نامزدهای باقی مانده به شهرستان ها منتقل شوند اما نظر مجموعه ائتلاف ارائه لیست در تهران بود و ما هم طبعاً همراهی کردیم». دبیرکل حزب مشارکت ادامه داده است: «در مرحله بعد نظر ما این بود که در تهران لیستی مجموعاً 10 نفره بدهیم ولی باز نظر جمع ارائه لیست کامل در تهران بود و ما هم همراهی کردیم».

میردامادی توضیح نداد ائتلاف مورد نظر حزب مشارکت که این همه برای حفظ آن هزینه شد نهایتاً چه دستاوردی داشته است؟

خبرگان را خدا هدایت کرد

 حائری شیراز

نماینده ولی‌فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز با تصریح اینکه خداوند خبرگان را به سمت انتخاب مقام معظم رهبری به این سمت هدایت کرد، به بیان ناگفته‌های این واقعه پرداخت.

آیت‌الله محی‌الدین حائری‌شیرازی امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در شیراز گفت: بلافاصله پس از ارتحال حضرت امام (ره) اعضای خبرگان رهبری فراخوانده شدند و صبح فردای ارتحال جلسه اضطراری با حضور همه اعضا تشکیل شد.

نماینده ولی‌فقیه در استان فارس با اشاره به اینکه در آن جلسه صبح به خواندن وصیت‌نامه سیاسی-الهی حضرت امام گذشت، گفت: بعد از‌ظهر قرار بر نطق پیش‌ از دستور بود و من هم نام‌نویسی کرده بودم اما تا نوبت به من رسید فرصت تمام شد و من موفق به انجام آن نشدم.

حائری شیرازی با بیان اینکه از ابتدا قصد صحبت در این جلسه نداشتم، اضافه کرد: هنگام استراحت بین دو جلسه ظهر و عصر آقای شرعی به من گفت:" نظر هیئت رئیسه به شورائی شدن رهبری است اما در این مرحله که مردم نیازمند روحیه هستند، شورای رهبری قادر به تأمین این نیاز نیست" چون این حرف از دل زده شد به دلم نشست و برای نطق پیش‌ از دستور اسم نوشتم که نوبت نشد.

امام جمعه شیراز گفت: به دلیل اینکه نوبت نطق پیش‌ از دستور به من نرسید بنا به اعلام نائب ‌رئیس مجلس خبرگان آقای هاشمی رفسنجانی، به عنوان اولین مخالف شورائی شدن رهبری سخنرانی کردم.

نماینده مردم فارس در خبرگان رهبری با تصریح اینکه هیچ مطلبی از قبل برای این سخنرانی آماده نکرده بودم، گفت: خدا به دلم انداخت که چه بگویم و من در مورد بازنگری قانون اساسی در خصوص تبدیل شورای‌عالی قضائی به ریاست قوه‌قضائیه و ادغام نخست‌وزیر در زمان بازنگری قانون اساسی اشاره کردم و گفتم مردم این تجربه را دارند که شورا در بحث مدیریت اجرائی و مدیریتی جواب نمی‌دهد. وی ادامه داد: گفتم به‌مجردی که بحث شورا مطرح شود در ذهن مردم ارسال مسلم شکل خواهد گرفت و این یعنی بی‌کفایت شدن شورا.

حائری شیرازی با اشاره به اینکه وی اولین سخنران مخالف شورائی شدن رهبری بود، گفت: نفر بعد از من در موافقت شورایی شدن به‌جای بیان ادله و برهان، اعضای خبرگان را به روح امام قسم داد.

نماینده ولی‌فقیه در استان فارس ادامه داد: مخالف دوم آیت‌الله جنتی بود که گفت "منظور از شورا انتخاب یک مجموعه است که یکی مدیریتش قوی باشد، دیگری علمش، دیگری سیاستش و دیگری تدبیرش، اگر آن که مدیریتش یا سیاستش بهتر بود می‌توانست دیگران را بالا بکشد خوب بود اما این اتفاق نمی‌افتد، این مجموعه باید باهم حرکت کند و چون ضعیف نمی‌تواند هم‌پای قوی حرکت کند، قوی مجبور خواهد شد خود را با ضعیف هم‌قدم کند".

امام جمعه شیراز با تصریح اینکه حرف آیت‌الله جنتی تأثیر بسیار زیادی بر اعضای خبرگان رهبری گذاشت، گفت: بعد از پایان سخنان مخالفان و موافقان، هیئت‌رئیسه همچنان نظرش شورائی شدن رهبری بود و یکی از اعضا که اکنون فوت کرده پیشنهاد داد برای رأی‌گیری از مخالفان بخواهیم قیام کنند.

حائری شیرازی گفت: از آنجا که در رأی‌گیری‌ها همیشه سه گروه هستند، مخالف، موافق و ممتنع، در صورت قیام مخالفان، تعداد افراد دارای ممتنع به کسانیکه موافق شورائی شدن بودند، افزوده می‌شد و رهبری شورائی رأی می‌آورد.

نماینده ولی فقیه در استان فارس با تصریح اینکه هیچ‌کس گمان نمی‌کرد تعداد مخالفان شورائی شدن رهبری زیاد باشد،‌اضافه کرد: زمانیکه مخالفان قیام کردند، بار اول شمارش شد و همه تعجب کردند، بار دوم هم خواستند که آقایان ننشینند تا شمارش شود، باز هم باور نکردند و برای بار سوم هم شمارش کردند و در نهایت آقای هاشمی اعلام کرد که نظر خبرگان، شورائی بودن رهبری نیست.

حائری شیرازی در ادامه گفت: چون قبلا قائم مقام رهبری داشتیم بعد از رأی‌گیری همه ذهن‌ها متوجه او بود، آمادگی برای فردی خاص نبود، فکر می‌کردند هر که باشد عاقبت نتیجه نمی‌گیرد زیرا فردی که از همه‌نظر جامع باشد، نداریم.

وی گفت: در میان صحبت‌های موافقان شورائی، گاهی نام‌هایی هم عنوان شده بود، عده‌ای گروه سه‌نفره، بعضی پنج‌نفره و برخی 7 نفره را پیشنهاد می‌دادند و نام مشترکی که در همه موارد دیده می‌شد، نام رئیس‌جمهوری وقت بود.

امام جمعه شیراز اضافه کرد: داشتن بالاترین تجربه در اداره مردم، داشتن بالاترین مقام بعد از رهبری، روحانی بودن و مجتهد بودن و از طرفی هم امام شرط مرجعیت را از رهبری برداشته بودند و در بازنگری قانون هم این آمده بود بنابراین همه این شرایط در ایشان جمع بود.

نماینده ولی فقیه در استان فارس گفت: اسم ایشان که برده شد و آقای هاشمی اعلام کردند که ایشان مد نظر همه هستند، عصبانی شدند و از جایی که نشسته بودن برخاسته بدون اینکه استجازه کنند به سمت تریبون رفتند قرمز شده بودند و گفتند: شما می‌دانید با من چه می‌کنید، چه باری را بر دوش من می‌گذارید.

امام جمعه شیراز ادامه داد: اعضای شورای نگهبان که در جلسه حضور داشتند از ایشان سئوال کردند که چرا در مقابل اجرای قانون مقاومت می‌کنید ایشان هم دیدند حرف حساب است بنابراین نشستند.

حائری شیرازی خاطرنشان کرد: زمانی که نائب‌رئیس جلسه اعلام کرد که موافقان با رهبری ایشان قیام کنند، چهار پنج جلسه قیام کرد.
نماینده ولی فقیه در استان فارس گفت: دیگر غروب شده بود که رأی‌گیری پایان یافت و آیت‌الله جنتی پیشنهاد کردند که برای گفتن تسلیت به حاج احمد‌آقا به جماران برویم، شب بود که به آنجا رسیدیم و موضوع انتخاب را که گفتیم، خدا بیامرزد حاج‌احمدآقا را که گفتند دل امام را با این انتخاب خود شاد کردید.

حائری شیرازی با نقل خاطره‌ای از زبان احمد‌خمینی گفت: حضرت امام فرمودند هرچه فکر می‌کنم هیچ فردی شایسته‌تر از سید‌علی آقا برای رهبری نیست. وی ادامه داد: احمد‌آقا گفت، امام فامیل ایشان را نگفتند، تنها به گفتن اسم ایشان اکتفا کردند.

نماینده ولی‌فقیه در استان فارس در مورد خصوصیت‌های حضرت امام نیز گفت: حضرت امام آنچه تکلیف بود را عمل می‌کردند بی‌آنکه به فکر تهمت زدن دیگران و وارد کردن اتهام باشند.

امام جمعه شیراز با بیان خاطره‌ای از امام گفت: صبح یک روز در زمانی که ایشان مجرد بودند، حین عبور از دالان بین دارالشفا و مدرسه فیضیه متوجه زنی می‌شود که وضع حمل کرده و حال نامساعدی دارد، امام به حجره رفته نبات داغ برایش درست کرده و با وجودیکه ممکن بود به او تهمت‌هایی وارد شود، نبات را به آن زن می‌خوراند چرا که اگر این کار را که تکلیف بود انجام نمی‌داد آن زن تلف می‌شد.

حائری شیرازی تصریح کرد: امام در هنگام صدور حکم اعدام سلمان رشدی هم می‌دانست جهان به او تهمت می‌زند می‌دانستند که آبروریزی می‌کنند و کردند هم، اما چون تکلیف شرعی بود این کار را انجام دادند.

نماینده مردم استان فارس در خبرگان رهبری همچنین خصوصیت‌های بارز مقام معظم رهبری را بی‌هوائی و ذوب در ولایت برشمرد و با بیان خاطره‌ای از ایشان گفت: در زمان ریاست‌جمهوری ایشان برای کاری وقت گرفته و به ملاقاتشان رفتم، کارم که انجام شد، برای باز شدن باب گفتگو پرسیدم پس از اتمام ریاست جمهوری چه خواهید کرد، خیلی راحت پاسخ دادند، آخوندی، می‌روم قم مانند قبل.

حائری شیرازی ادامه داد: بعد ایشان خیلی مصمم گفتند، مگر امام اجازه ندهند، اگر امام بگویند مسئول عقیدتی سیاسی یک ژاندارمری در یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان باش هم خواهم پذیرفت، این اوج بی‌هوائی و ذوب در ولایت است.

امام جمعه شیراز تصریح کرد: ایشان با پست کردن هوای نفسانی در خود به اوج عزت رسیده‌اند.

حائری شیرازی گفت: زمانی که ایشان انتخاب شد من این خاطره را به‌یاد آوردم این رابطه عالم ثبوت با عالم ثبات است و به این نتیجه رسیدم که وقتی انسان این‌ همه مطیع نائب امام زمانش باشد، به حتم مطیع امام زمان هم خواهد بود.

وی تصریح کرد: امام زمان نائب اسمی لازم ندارند، نائب رسمی می‌خواهند و مقام معظم رهبری همه شرایطی را که خودشان برشمرده‌اند دارند ، اما (من کان من الفقها، صاعن لنفس حافظ الدین، مخالفا لهوی و مطیعا لامر مولا) این شرایطی است که تعیین شده برای یک نائب و فقیه.

سرلشکر جعفری : ساختار بسیج و سپاه با توجه به شرایط تغییر می کند

 سرلشکر جعفری

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحول در سپاه و بسیج را امری قطعی، ضروری و اجتناب ناپذیر دانست و تأکید کرد که ساختار این دو باید با توجه به شرایط تغییر کند.

به گزارش روابط عمومی نیروی مقاومت بسیج، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری که در همایش سراسری فرماندهان و مدیران نیروی مقاومت بسیج در ستاد این نیرو سخن می گفت، ماهیت سپاه و بسیج را ماهیتی انقلابی عنوان کرد و افزود: سازمان سپاه نباید خود را به دستورالعملها، آیین نامه ها و بخشنامه های سازمانی محدود کند بلکه باید ساختار و سازمان خود را با توجه به شرایط تغییر دهد، چون سپاه برای پاسداری از دستاوردها و ارزشهای انقلاب اسلامی تشکیل شده و باید همواره انقلابی باقی بماند.

جعفری افزود: نیروهای بسیجی در هشت سال دفاع مقدس به گونه ای عمل کردند که ارزشهای بسیاری را بدست آورد و بعد از جنگ، مأموریت بسیج شرکت در کارهای مردمی و فرهنگی است.

وی پیروزی های لبنان و فلسطین را به تأسی از حرکت جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد و افزود: باید بدانیم که اگر ما به تکلیف الهی عمل کنیم نصرت الهی هم یار و همراه ما خواهد بود، چنانچه حزب الله لبنان را یاری کرد و امروز رژیم صهیونیستی حتی با داشتن مدرن ترین امکانات و تجهیزات نظامی، از موشکهایی که به دست توانمند مردم فلسطین ساخته می شود در امان نیست.

فرمانده کل سپاه با اشاره به تحولاتی که در منطقه و جهان در حال وقوع است، افزود: باید آماده باشیم تا با تصمیم گیری درست، نقش تعیین کننده ای داشته باشیم و سپاه پاسداران باید همواره هوشیاری خود را در قبال تهدیدات خارجی و داخلی حفظ کند.

فرمانده نیروی مقاومت بسیج با اشاره به ماهیت اصلی مأموریت بسیج که با مردم سر و کار دارد، گفت: در واقع بدنه بسیج مردم هستند و طرح امنیت محله با هدف کمک به برقراری امنیت در محله ها تلاش دارد تا از حریم خانواده صیانت و حفاظت کند.

وی با اشاره به اینکه سپاه و بسیج به عنوان یک سازمان انقلابی و مردمی در هر عرصه ای که وارد شده با عنایت خداوند موفق بوده، خواستار همکاری مؤثر و انقلابی قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی و دولت با این نهاد برای حل موانع و مشکلات قانونی در جهت اجرای بهتر مأموریت ها شد.

برگزیدگان جایزه ادبی شلمچه تجلیل شدند

برگزیدگان ششمین همایش ادبی فرهنگی سوختگان وصل (شلمچه) در تالار علامه امینی دانشگاه تهران تجلیل شدند.

 

به گزارش خبرنگار ادبی فارس، در این مراسم که عصر امروز در تالار علامه امینی کتابخانه دانشگاه تهران با حضور «محمدحسین صفار‌هرندی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی،«ابراهیم کلانتری» مسئول نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه تهران،«علی معلم دامغانی»،»«سهیل محمودی»،«فاطمه راکعی» و ... برگزار شد،برگزیدگان در دو بخش شعر و داستان معرفی و تقدیر شدند.


اسامی برگزیدگان در بخش داستان عبارت است از: الهه توکلی‌، اعظم ایرانشاهی، بهناز ضرابی زاده، اکبر صحرایی، فاطمه قدرتی، سیده اعظم سادات، طیبه نیکو ، مریم فردوسی، سمیه مهاجر، لاله زارع، فرخنده حق‌ شنو ، داود حسن‌وند، عبدالرزاق پوری، عباس جعفری مقدم، ایمان چیت‌ساز، محدثه رضایی، مریم تمیمی، مجید‌ پورولی ، سیده زهرا برقعی، مژگان حق بجانب.


برگزیدگان بخش شعر نیز بدین صورت اعلام شد: الهام فرامرزی نیا، سید‌محمد ابوترابی، فائزه زرافشان، حسین جنتی، شمس‌الدین بختکی، عبدالله روابروجنی، سید‌محمد جواد شرافت، اشرف سرلک، مرتضی حیدری آل کثیر، فاطمه رضایی، فاطمه بیران‌وند، مریم حقیقت، سید‌محمد امین جعفری حسینی، راضیه رجایی، مریم آریان، سولماز سبزی، کاظم بهمنی، لیلا میرزائیان فر، محسن سلطانی، افسر فاضلی، علیرضا اطلاقی، سید‌صدیقه عظیمی نیا، جمشید عباسی، سکینه سلمانی نژاد، عبدالحمید رحمانیان، زهرا بیدکی، غلامرضا سلیمانی، منیژه درتومیان، کیومرث باغستانی، نادر حسینی.

فرصتی برای فرصت سوزی نیست (یادداشت روز)

1-حدود اختیارات و شرح وظایف مجلس و دولت اگرچه به طور جداگانه و با تأکید بر اصل تفکیک قوا در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است و مروری بر اصول مربوطه در قانون اساسی تعریف روشنی از چگونگی رابطه و تعامل این دو قوه به دست می دهد ولی در میدان عمل و عرصه اجرا، همواره رابطه میان مجلس و دولت با برخی از چالش ها روبرو بوده است که گاه این چالش ها به مرز تقابل نیز رسیده و در مواردی هرچند کم شمار، از این مرز هم عبور کرده و تنش های جدی در پی داشته است. این چالش حتی میان مجلس هفتم و دولت نهم که هر دو در بستر اصولگرایی و از شخصیت های اصولگرا تشکیل شده بودند هم کم و بیش وجود داشت و در مواردی نیز می رفت تا به یک تنش جدی تبدیل شود که خوشبختانه نگاه اصولگرایانه طرفین مانع از آن بود.

دیروز رهبرمعظم انقلاب در پیامی که به مناسبت آغاز فعالیت مجلس هشتم فرستاده بودند، به این نکته و چگونگی تعامل مجلس و دولت اشاره دقیق داشتند؛ «دو عنصر نظارت و همکاری صمیمانه، در تعامل با قوای دیگر، باید دو بخش تفکیک ناپذیر باشند. مسئولیت نظارتی مجلس هرگز نباید به دست اهمال سپرده شود، اما هرگز هم نباید نظارت مجلس به معنای رقابت با دولت و نشنیدن نیازها و ضرورتها و تنگناهای آن شمرده شود. محور کار و عمل در کشور و نماد داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی، عمدتاً قوه مجریه است. همه باید به آن کمک کنند و هرگاه دولتی با نشاط بیشتر و همت بالاتر و ارزشگرایی قویتر در صحنه است، این کمک باید مضاعف گردد. متقابلاً دولت باید مجلس قانونگذاری را راهنمای عمل خود بداند و به قوانین مجلس، یکسره پایبند باشد و از آن تخلف نکند. بر سر دو راهی های اختلاف نظر، کارشناسانی از دو طرف، گره را بگشایند و راه درست را پیش پای هر دو طرف باز کنند.»

2-دو عنصر «نظارت» و «همکاری» در نگاه اول، با یکدیگر در تعارض و غیرقابل جمع به نظر می رسند چرا که در عرف جاری و باقیمانده از برداشت های اصلاح نشده، وقتی پای نظارت در میان است، از یکسو کانون نظارت کننده برای کشف ناهنجاری ها و یا تخلفات احتمالی در کانون نظارت شونده، اصل را بر وجود تخلف می گذارد و از این رهگذر با نگاهی مشکوک به عرصه مورد نظارت می نگرد و از سوی دیگر کانون نظارت شونده از مرکز نظارت کننده تصور «مچ گیری»! و «مزاحمت آفرینی»! دارد و نتیجه آن که دو کانون یاد شده-در اینجا، دولت و مجلس- به جای آن که یکدیگر را «رفیق راه» تلقی کنند، «رقبای ناهمراه» می پندارند و به جای همکاری و همراهی به ناهمدلی و تقابل کشیده می شوند. شاید مشاهده رگه هایی از این دست باعث شده بود که مدتی قبل، رهبرمعظم انقلاب خطاب به مسئولان نظام - عمدتاً مجلس و دولت- هشدار بدهند که «از یکدیگر مچ گیری نکنید». و در همان حال، مجلس را به پرهیز از ورود به مسائل کم اهمیت و دولت را به عملیاتی کردن مصوبات مجلس توصیه کرده بودند.
3-دولت به قول رهبرمعظم انقلاب، اصلی ترین «نماد خارجی جمهوری اسلامی» است و از این روی تلاش برای کارآمدی و موفقیت هرچه بیشتر آن وظیفه همگان و از جمله مجلس شورای اسلامی است که به فرموده امام راحل«ره» «عصاره فضایل ملت» و «در رأس امور» است و اما، هموار کردن راه دولت برای خدمت بیشتر، تنها در وضع قوانین مورد نیاز و برداشتن موانع دست و پاگیر نیست، بلکه نظارتی که قانون اساسی به عهده مجلس نهاده است نیز بخش قابل توجهی از این همراهی و همکاری است. بنابراین به همان اندازه که مجلس اصولگرا بایستی دغدغه حرکت بی کم و کاست دولت در بستر اصولگرایی - که ترجمان دیگر ارزش های اسلامی و انقلابی است- را داشته باشد و از اختیار نظارتی خود برای هنجار بخشیدن به ناهنجاری های احتمالی استفاده کند، دولت نیز باید این نظارت خیرخواهانه را قدر بداند و نه فقط در برابر آن ابرو درهم نکشیده و روی ترش نکند، بلکه از نگاه نظارتی مجلس تلقی چشم و گوش خویش را داشته باشد. این تعامل مخصوصاً با توجه به ترکیب مشترک دولت و مجلس که هر دو هویت اصولگرایانه دارند، به آسانی ممکن است و نمی تواند-یا نباید- به رقابت تبدیل شود. به گفته آقا؛ «اکنون که بحمدالله دولت و مجلس را مردمی مومن و انقلابی و وفادار به ارزش ها و اصول اسلامی، انباشته اند، باید این تعامل برادرانه با رعایت حقوق قانونی از هر دو سو، بیش از همیشه دیده شود».

4-نگاهی به برخی از چالش ها میان مجلس هفتم و دولت نهم به وضوح نشان می دهد که این چالش های هرچند اندک می توانست اساساً وجود نداشته باشد. دولت در پاره ای از موارد متهم می شد که اعتقاد چندانی به مشورت ندارد و مجلس نیز در مواردی متهم بود که از دولت انتظاراتی بیرون از امکانات و اختیارات آن دارد. دولت متهم می شد که در امور بنیادین و ارائه لوایح تعیین کننده، نظر مجلس را نمی جوید و هنگامی که با مخالفت مجلس روبرو می شود، نمایندگان مخالف را به کارشکنی متهم می کند! در سوی دیگر، مجلس گلایه داشت که دولت نمایندگان مجلس را بر پایه میزان موافقت یا مخالفت آنان با فلان لایحه یا فلان اقدام دولت ارزیابی کرده و آنان را به موافقان و مخالفان دولت تقسیم می کند! و... این کم توجهی ها که شاید «غفلت» واژه مناسبی برای آنان باشد تنش هایی را در پی داشت که کمترین ضرورتی نداشت و در نگاه بیرونی نام بی مسمای «لجاجت»! به خود می گرفت مثلاً؛ دولت با وجود مصوبه مجلس برای تغییر ساعت رسمی کشور، تمایلی به اجرای این مصوبه نداشت و یا مجلس، تاوان تورم و گرانی را از وزیر بازرگانی طلب می کرد و حال آن که نه تغییر ساعت رسمی کشور باعث می شد که سقف آسمان کشور به زمین بچسبد! و نه وزیر بازرگانی عامل گرانی و تورم بود که باید استیضاح شود! ولی این مسائل و موارد بی اهمیت دیگری نظیر آن مدتها وقت و فکر و توان دولتمردان و نمایندگان مجلس را به خود مشغول می کرد و دو نهاد اصولگرای منتخب مردم را به همان اندازه از انجام وظیفه اصلی بازمی داشت و به قول سعدی: « او در من و من در اوفتاده -  جمعی پی ما دوان و خندان / انگشت تحیر جهانی - از گفت وشنود ما به دندان! »

5-مجلس هشتم در حالی فعالیت خود را آغاز می کند که نظام اسلامی بسیاری از عقبه های سخت و نفس گیر و گردنه های تند و صعب العبور را با موفقیت پشت سرگذاشته و صد البته، راه دراز و عقبه های دیگری نیز پیش روی دارد. نگاهی گذرا به مختصات نقطه ای که امروزه در آن ایستاده ایم تردیدی باقی نمی گذارد که کمترین فرصتی برای فرصت سوزی و مشغول شدن به مسائل کم اهمیت و بعضاً دم دستی نداریم. در داخل کشور، رویکرد گسترده مردم به گفتمان اصولگرایی و کنار زدن معنی دار جریانی که -حداقل- بخشی از آن اعتقاد چندانی به آموزه های اسلامی و انقلابی و دغدغه های مردم نداشت و درگذشته ای نه چندان دور مجلس و قدرت اجرایی را در اختیار داشت، زمینه را برای تحقق آرمان های بلند و مردمی انقلاب فراهم آورده و دولتی شجاع، اصولگرا، پاکدست و انقلابی زمام امور اجرایی کشور را در دست دارد و... در عرصه خارجی، نظام اسلامی از بیشترین اقتدار و گسترده ترین رویکرد ملت ها برخوردار است، معادلات منطقه با سرانگشت نظام اسلامی ایران رقم می خورد، آمریکا در عراق زمین گیر شده است، اسرائیل در جنگ 33 روزه و طرح توطئه های دیگر از حزب الله که نمادی از اقتدار و الگوی انقلاب اسلامی است شکستی مفتضحانه می خورد و سیدحسن نصرالله در مقابل چشم ملت های مسلمان که با شوق و دلدادگی به او می نگرند و در برابر دیدگان حیرت زده و غضب آلود آمریکا و اسرائیل، الگوی انقلاب اسلامی را بر دست می گیرد و فریاد برمی آورد که افتخار می کنیم عضوی از حزب ولایت فقیه هستیم و... در این شرایط استثنایی و زمینه های درونی و بیرونی که فراهم آمده است، بسیار بدیهی است کمترین فرصتی برای فرصت سوزی و مشغول شدن به مسائل دم دستی وجود نداشته باشد و به گفته حکیمانه آقا «اندیشه و عمل شما نمایندگان مجلس هشتم باید در جهت عبور از گردنه های دشوار که یا موانع طبیعی است یا ساخته دشمن، به کار افتد». و با توجه به ترکیب مجلس هشتم، چنین انتظاری نیز هست.
6-و بالاخره تجربه نشان داده است وقتی راهیان از عقبه ای سخت عبور می کنند و با پشت سر گذاشتن گردنه های صعب العبور به میدانی فراخ می رسند احتمال وقوع دو حالت قوت می گیرد. «احساس فراغت» که «غفلت» از عقبه های پیش روی را در پی دارد و «احساس فرصت» که تلاش برای عبور از گردنه های بعدی را پیش می کشد. غفلت ناشی از حالت اول، بی کاری می آفریند! و آدم های بی کار، چندان هم بدشان نمی آید که برای پر کردن اوقات فراغت! با یکدیگر درگیر شوند و در حالت دوم، آدم هایی که از شرایط یاد شده تلقی فرصت دارند، احساس مسئولیت می کنند و صدالبته، وقت اضافی برای پرداختن به مسائل دم دستی و فرصت سوزی ندارند.

سید حسن نصرالله: افتخار می کنیم عضو حزب ولایت فقیه هستیم

سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان طی سخنانی در اجتماع باشکوه مردم بیروت که به مناسبت پیروزی جدید حزب الله در اجلاس دوحه برگزار شد، تاکید کرد حزب الله افتخار می کند که عضو حزب ولایت فقیه است.

به گزارش شبکه خبری المنار، سیدحسن نصرالله اظهار داشت: فرعون زمان ما آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند، برخی فکر می کنند که ما ضعیف هستیم و فرزندان ما را قتل عام می کنند و حرمت زنان و خاندان ما را محترم نمی شمارند ولی فراموش کرده اند که وعده خداوند چگونه است و به ما کمک می کند. وی افزود، مقاومت نمونه بارز و راهبردی بسیار مستحکم در دو عرصه است، راهبرد آزادسازی و راهبرد دفاعی.
سیدحسن نصرالله تصریح کرد، ما در راهبرد دفاعی از ملت در برابر تهدیدهای دشمنان دفاع خواهیم کرد.

این پیام مشترک ما به مردم لبنان و به تمام گروه های مقاومت فلسطینی است همچنین به مقاومت عراق.

وی افزود، زمانی که رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان در سال 1978 حمله کرد و بخشی از جنوب لبنان را اشغال کرد ما منتظر بودیم که جامعه بین الملل و بالاخص جهان عرب به کمک ما بشتابد، در حالی که جامعه عربی ساکت ماند و هیچ کس کمکی به ما نکرد.

وی تصریح کرد در سال 1982 به لبنان حمله شد و این خواست کسانی بود که دشمن لبنان بودند و می خواستند که اسرائیل به لبنان حمله کند.
در آن زمان لبنانی ها دچار دودستگی شدند و در مورد اینکه چگونه باید با اشغالگران برخورد شود شکاف در میان لبنانی ها ایجاد شد.
برخی بی طرفی را پیش گرفتند برخی مانند آنتوان لحد راه مزدوری را پیش گرفتند، برخی منافعشان با اشغالگران یکی بود که سکوت را در پیش گرفتند و یک گروه بودند که با اشغالگران مخالفت کردند ولی راه مبارزه را پیش نگرفتند، تنها یک گروه بود که با اشغالگران در افتادند و خون خود را فدای منافع ملتشان کردند.

دبیرکل حزب الله لبنان گفت، در فلسطین و عراق هم همین وضعیت است و چنددستگی وجود دارد.

وی تاکید کرد، آزادی سرزمین و آزادی انسانیت و آزادی اسراء با خون و شمشیر به دست می آید.

سیدحسن نصرالله تصریح کرد، مقاومت به توان خود تکیه دارد و در این میان تنها کشورهایی که از مقاومت حمایت کردند ایران و سوریه است که ما از ایشان قدردانی و حمایت می کنیم.

وی اضافه کرد، امروز هر ثمره ای که در فلسطین محقق شده از اول تاکنون به خاطر جهاد و مقاومت مردم این کشور بوده است.

وی خاطر نشان کرد، رژیم صهیونیستی بار دیگر از جنوب لبنان عقب نشینی کرد و بار دیگر در حالی که در مذاکرات جا می زد پیروزی دیگری محقق شد.
سیدحسن نصرالله گفت، امروزه از لبنان تا فلسطین بر همه ثابت شده است که ملت های لبنان و فلسطین اجازه نمی دهند که بار دیگر موضوع نکبت تکرار شود.

وی اضافه کرد، در عراق هم اشغالگری آمریکائیان عیان و آشکار است و بخشی از عراقی ها به مذاکره و بخشی به مقاومت متوسل شدند.

وی اظهار داشت، امروز در عراق رسوایی آمریکا و بازی و فریب ایجاد دموکراسی کاملاً بر همگان فاش شده است.

آمریکائیان از پارلمان و دولت عراق چه می خواهند؟ می خواهند اشغالگری آمریکا رسمیت یابد. سیدحسن نصرالله گفت، آمریکا می خواست پروژه اسرائیل بزرگ را از نیل تا فرات محقق سازد ولی این طرح و اندیشه در جنوب لبنان با شکست مواجه شد.

دبیرکل حزب الله لبنان گفت، من به نام ملت لبنان خطاب به ملت عراق می گویم که عراقی ها موضع سیاسی خود را اعلام کنند تا تاریخ در رابطه با آنها قضاوت کند.

وی تاکید کرد، ما عراق را امروز دعوت به انتخاب گزینه مقاومت می کنیم، راهبردی که ملت لبنان و فلسطین آن را برگزیدند، ما نیز نمونه بارزی را در راهبرد دفاعی ارائه دادیم.

سیدحسن نصرالله گفت، چگونه یک مقاومت کوچک توانست بزرگترین دستگاه نظامی منطقه خاورمیانه را شکست دهد، بنابراین ما بزرگترین راهبرد نظامی را که حتی در دانشگاه ها تدریس نمی شود در عمل به اجرا درآوردیم.

دبیرکل حزب الله لبنان همچنین گفت، ما با تمام افتخار و به نام ملت قهرمان لبنان اعلام می کنیم که مقاومت لبنان توانست جنگ و تجاوز رژیم صهیونیستی را شکست دهد.

وی تصریح کرد، پس از شکست رژیم صهیونیستی در لبنان احتمال حمله آمریکا به ایران کاهش یافت. سیدحسن نصرالله تاکید کرد، با افتخار می گویم که اسرائیل و آمریکا شکست خوردند، ملت شریف لبنان در جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی را شکست داد، و از این به بعد اسرائیل دیگر هرگز نمی تواند به صورت جدی در منطقه بجنگد.

وی همچنین خاطر نشان کرد، حتی پس از اینکه بوش به منطقه آمد و به رژیم صهیونیستی چراغ سبز داد برای حمله به غزه، ولی اسرائیل حساب کار خود را کرد و فهمید که دیگر نمی تواند در مقابل ملت های مقاوم منطقه ایستادگی کند.

دبیرکل حزب الله لبنان اظهار داشت، فرعون زمان ما جرج بوش وقتی به منطقه آمد و نکبت را نادیده گرفت و از اسرائیل حمایت کرد و مقاومت فلسطین، لبنان و عراق را نادیده گرفت بداند که اسرائیل رو به زوال است و حزب الله باز هم شکست سختی به اسرائیل خواهد داد.
وی همچنین تاکید کرد، بوش بداند که اسرائیل رو به زوال است و حق با حزب الله است.

دبیرکل حزب الله لبنان گفت، از دولت های عربی و از دولت لبنان می خواهم که به صورت جدی راهبرد مقاومت و دفاع را در نظر داشته باشند. ما به راهبردی برای آزادسازی مزارع شبعا و بلندی های «کفر شوبا» نیاز داریم و برای آزادسازی اسراء هم برنامه داریم.

سیدحسن نصرالله گفت، من در بنت جبیل سخنرانی کردم ولی شرم داشتم که پیروزی را از آنجا اعلام کنم و آن را به کل ملت های اسلامی و عربی تبریک بگویم.

دبیر کل حزب الله لبنان گفت، من و مقاومت وظیفه خود را انجام دادیم و از کسی انتظار هدیه و پاداش نداریم. من در بنت جبیل گفتم که حزب الله به دنبال دولت و قدرت نیست. ما جنایتکاران را تحویل دادیم و از دولت خواستیم کنترل نوار مرزی را به دست بگیرد و موضع خود را تغییر ندادیم. وی همچنین افزود، اما دولت چه کرد، هشت سال گذشت و همواره به دنبال قدرت بودند. به مناطق محروم نرفتند فقط مالیات گرفتند ولی ما در آنجا به دنبال تغییرات در کالبد سیاسی نبودیم.

وی گفت، جناح حاکم با حمایت خارجی ها از ما می خواستند که سلاح خود را تحویل دهیم ولی ما حرمت خود را نگه داشتیم و به نام حزب الله باز هم تکرار می کنم که ما قدرت نمی خواهیم، تسلط نمی خواهیم زیرا لبنان کشوری خاص با طایفه های خاص است.

دشمن به خیال آن که به ما تهمت می زند می گوید حزب الله عضوی از حزب ولایت فقیه است. اما من اعلام می کنم افتخار ما آن است که عضوی از حزب ولایت فقیه هستیم.


رهبر حزب الله لبنان تصریح کرد ، من قول می دهم که اسرای لبنان در اسرائیل را آزاد می کنیم.

وی افزود، ما نمی خواهیم در لبنان جنگ طایفه ای درگیرد ما می خواهیم لبنان را از وعده تابستان گرمی که فرعون(بوش) وعده داده بود برحذر داریم.
دبیر کل حزب الله لبنان گفت، من بار دیگر اعلام می کنم که ما خواستار مشارکت ملی واقعی هستیم، خواستار همکاری هستیم و نمی خواهیم گروهی بر گروه دیگر چیره شود؛ ائتلاف واقعی باید در لبنان شکل گیرد.

وی تأکید کرد، من از اجرای اصلاحات در لبنان حمایت می کنم و از حزب ولایت فقیه (حزب الله) اعلام می کنم که خواستار اصلاحات در لبنان هستیم.
سیدحسن نصرالله گفت، همه جهان می دانند که دوستان ما هیچ چیزی را به ما تحمیل نمی کنند ما در اجلاس دوحه صاحب تصمیم بودیم.
دبیر کل حزب الله لبنان با اشاره به تحولات اخیر این کشور تصریح کرد، در روزهای اخیر زخم های عمیقی در جامعه رخ داد و ما را در برابر دو گزینه قرار داد و مسئولیت ما این است که یا زخم ها را عمیق تر کنیم و یا مداوا کنیم و بهبود ببخشیم ولی ما طرفدار بهبود زخم ها و اتحاد هستیم.
سید حسن نصرالله گفت، من در اینجا در جشن پیروزی و جشن آزادسازی از دولت قطر، وزرای عرب، دبیرکل اتحادیه عرب و تمام کسانی که در اجلاس دوحه برای رسیدن به توافق گروه های لبنانی تلاش کردند قدردانی می کنم.

وی اظهار داشت، در مورد سلاح بار دیگر تاکید می کنم که سلاح مقاومت برای مقابله با دشمن و آزادسازی سرزمین و دفاع از خاک لبنان است و برای اهداف سیاسی نیست.

سید حسن نصرالله تاکید کرد این سلاح برای دفاع از ملت، دولت و تمامیت ارضی لبنان است و علیه گروه یا حزب خاصی نیست.

وی اضافه کرد، دولت از این سلاح نباید برای انجام پروژه های کشورهای خارجی استفاده کند، یا مثلا از قدرت مقاومت در برابر اسرائیل کم کند بلکه باید بالعکس این سلاح فقط دشمن صهیونیستی را نشانه رود و در جهت منافع ملت لبنان و دفاع از آنها استفاده شود.

وی همچنین گفت، انتخاب میشل سلیمان باعث امیدواری مردم شد به خصوص سخنان ایشان در مورد این که در آینده با هوشیاری عمل خواهد کرد. و آرامش به لبنان بازخواهد گشت. سیدحسن نصرالله گفت، ایجاد وحدت ملی و تشکیل دولت وحدت ملی برای حزب الله یک پیروزی بود چرا که نشان داد که در لبنان هیچ گروهی نباید بر گروه دیگر حاکم باشد. وی تصریح کرد، اعتصابات ما در طول یک سال گذشته به خاطر تشکیل دولت وحدت ملی بود. من قبلا هم در آنجا به شما وعده پیروزی دادم و منظور من پیروزی یک گروه بر گروه دیگر نبود بلکه هدف من پیروزی کل لبنان و دولت وحدت ملی بود.

حافظه

گفت: یکی از روزنامه نگاران وابسته به طیف افراطیون مدعی اصلاحات که به خارج از کشور گریخته طی مصاحبه ای گفته است؛ هرگز به یاد نمی آورم که در روزنامه های طرفدار اصلاحات به دغدغه های مردم بی توجهی کرده باشیم!

گفتم: ولی سردمداران اصلی جبهه اصلاحات بارها اعتراف کرده اند که یکی از علت های رویگردانی مردم از آنها بی توجهی اصلاح طلبان به مشکلات و دغدغه های اصلی مردم بوده است.

گفت: احتمالاً این یارو هنگام فرار به خارج کشور یادش رفته که حافظه اش را هم با خودش ببره.

گفتم: آدم کم حافظه ای جلوی آینه ایستاد و با تعجب به تصویر خودش گفت؛ چقدر قیافه ات آشناست؟! به نظرم می رسد که قبلاً یک جایی تو را دیده باشم؟ و بعد از کمی فکر کردن گفت؛ آهان! یادم اومد، هفته قبل توی آرایشگاه دیده بودمت.

مشایی از کیهان شکایت کرد

اسفندیار رحیم مشایی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان گردشگری و میراث فرهنگی با تقدیم شکوائیه ای به دادستان تهران، از کیهان شکایت کرد.

در ستون اخبار ویژه کیهان 87.2.1 با عنوان «درخواست استفاده از عامل سیا» متن بخشنامه یکی از مشاوران وزارت علوم چاپ شده بود که در آن از رؤسای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور خواسته شده بود از آقای هوشنگ امیراحمدی [جاسوس سیا] برای فعالیت ها و پروژه های تحقیقاتی استفاده کنند.

کیهان با اشاره مستند به سوابق هوشنگ امیر احمدی، عامل سیا که ساکن آمریکاست و مصاحبه ها و نوشته های او علیه جمهوری اسلامی ایران، پرسیده بود اولاً چه کسی این عامل سیا را به ایران دعوت کرده است و ثانیاً چرا قائم مقام وزیر علوم در همکاری های علمی و بین المللی به دانشگاه ها و مراکز علمی توصیه کرده است که با این عامل شناخته شده «سیا» همکاری علمی و تحقیقاتی کنند؟ و اما، کیهان با توجه به این که آقای مشایی ریاست «شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور» را برعهده دارد از وی با عنوان دعوت کننده هوشنگ امیر احمدی یاد کرده و خواستار توضیح ایشان شده بود.

آقای مشایی در پاسخ به چند سطر از خبر کیهان که مربوط به ایشان بود پاسخی در3 صفحه 4A فرستاد و حال آن که مطابق قانون مطبوعات جوابیه بایستی حداکثر دو برابر مطلب درج شده باشد ولی کیهان به خاطر حفظ حرمت رئیس جمهور جوابیه 3صفحه ای مشایی را بدون کم و کاست چاپ کرد و در ذیل آن با اشاره به ریاست نامبرده بر شورای عالی امور ایرانیان خارج کشور از وی خواسته بود کمک کند تا دعوت کننده این عامل «سیا» به ایران شناسایی شود.

حالا آقای مشایی که ظاهراً از حرمت گذاری کیهان به رئیس جمهور و درج پاسخ سه صفحه ای خود در کیهان به اشتباه افتاده از کیهان شکایت کرده که چرا وی را برای کمک به شناسایی مقام دولتی دعوت کننده از جاسوس «سیا» ترغیب کرده است!

گفتنی است خبر موثق کیهان از سفارش یک مقام برجسته دولتی به وزارتخانه های اطلاعات و خارجه برای ایجاد تسهیلات ورود هوشنگ امیراحمدی به ایران حکایت می کند.