کیهان

... چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ...

کیهان

... چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ...

رد پای یزید از آن عاشورا تا این عاشورا (یادداشت روز)

۱-کاش از میان بودجه های فراوانی که همه ساله- بخوانید همه ماهه و گاه هرهفته- برای تشکیل سمینارها و همایش های رنگارنگ هزینه می شود و بسیاری از آنها تشریفاتی و کم فایده و یا اساساً بی فایده هستند، بودجه اندکی نیز به اهدای یک جایزه اختصاص داده می شد. جایزه برای کسی که بتواند با ارائه دلیل و سند و یا شاهد و قرینه ای قابل قبول، اثبات کند سران فتنه کارگزاران اسرائیل نیستند! و یا دستکم به یکی از اقدامات و مواضع و عملکرد آنها طی چندماه گذشته اشاره کند که دستورالعمل آن پیشاپیش و با صراحت -تاکید می شود که با صراحت و نه با اشاره و تلویح- از سوی محافل رسمی صهیونیستی صادر نشده باشد.
کیهان طی چندماه گذشته اسناد غیرقابل انکاری را با ذکر مأخذ و منبع آن منتشر کرده است که در وابستگی سران فتنه به محافل صهیونیستی و نقش آنها به عنوان ستون پنجم اسرائیل در داخل کشور جای کمترین تردیدی باقی نمی گذارد. با استناد به همین اسناد بود که کیهان مسیر حرکت جریان فتنه را گام به گام و پیش از وقوع آن پیش بینی می کرد. باور نمی کنید؟! به نسخه های کیهان مراجعه کنید، تمامی این اسناد به آسانی قابل دسترسی است و البته جای این گلایه هست که مراکز مسئول با کم توجهی غیرقابل توجیه از کنار این ماجرا عبور کردند و... بگذاریم و بگذریم.
۲- عاشورا در کنار تمامی ویژگی های منحصر به فرد خود، «رسواکننده» نیز هست و همواره میدان آزمونی برای جدا کردن «سره» از «ناسره» بوده است. رضاخان در آغاز حاکمیت تحمیلی خویش، نه فقط روزهای عاشورا در دستجات سینه زنی و عزاداری شرکت می کرد، بلکه برای فریب بیشتر، پیشانی و شانه های خود را گ ل اندود نیز می کرد. اما، عاشورا «رسواکننده» است و از جمله آن که پرده نفاق از چهره منافقین کنار می زند و اجازه نمی دهد «کفر» خود را در پوشش ایمان به بازار آورند. رضاخان که ماموریت مقابله با اسلام را داشت و تنها با همین شرط از سوی ضیاءالدین طباطبایی -عامل مشترک انگلیس و صهیونیست ها- برای پادشاهی به ژنرال آیرون ساید معرفی شده بود، نمی توانست اقدامات ضداسلامی خود را برای همیشه پنهان نگاه دارد و از این روی خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت شناخته شد و شمشیر از رو بست و در اقدامی احمقانه عزاداری برای امام حسین(ع) را ممنوع کرد! همان رضاخانی که با مالیدن گ ل بر پیشانی و شانه ها در مجالس عزاداری و سینه زنی شرکت می کرد. شاید تعجب کنید که رضاخان هم شعار «اصلاحات» می داد. انگار صهیونیست ها فقط همین یک پوشش را برای منافقان تحت پوشش خود در چنته دارند! عجیب آن که خداوند سبحان نیز در وصف منافقان می فرماید«هنگامی که به آنها گفته می شود در زمین فساد نکنید، پاسخ می دهند که ما در پی اصلاح-بخوانید اصلاح طلب!- هستیم».
این نکته نیز گفتنی و عبرت انگیز است که سیدضیاءالدین طباطبایی- چه نامی و چه سیدی؟!- از سال 1327 هجری قمری، یعنی چند سال قبل از آن که رضاخان را به عنوان فرد مناسب پادشاهی به ژنرال آیرون ساید انگلیسی معرفی کند، روزنامه شرق را در تهران منتشر می کرد. این روزنامه بعد از مدتی به جرم تخلف از قوانین جاری و اهانت به اسلام توقیف شد و سیدضیاء بلافاصله روزنامه «برق» را منتشر کرد که انتشار این روزنامه نیز به همان جرم ممنوع گردید. و او در فاصله چند روز بعد از توقیف روزنامه دوم، روزنامه «رعد» را منتشر کرد.
جالب است بدانید که در گوشه چپ از صفحه اول روزنامه رعد- و به عنوان لوگوی دایمی روزنامه- نوشته شده بود «دانستن حق مردم است»! این شعار را که به خاطر دارید؟ شعار روزنامه های زنجیره ای وابسته به مدعیان اصلاحات بود. و بالاخره گفتنی است که سیدضیاءالدین طباطبایی بعد از معرفی رضاخان به ژنرال آیرون ساید، بلافاصله به فلسطین رفت و در خرید زمین از فلسطینی ها برای صهیونیست های مهاجر به کار گرفته شد! عبرت انگیز نیست؟ البته که هست و با مسیر حرکت سران فتنه چه شباهت عجیبی دارد! چرا؟! چون هر دو از یک آبشخور، آب می خورند! با این تفاوت که اگر هویت سیدضیاءالدین طباطبایی بعد از پایان مأموریت او برملا شد، هویت منافقان جدید در ضمن مأموریت افشا شده است.
۳- عاشورا، روزی است به درازای همه روزها و کربلا، سرزمینی است به پهنای همه سرزمین ها، کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا....
الف: راستی! هزار و سیصد و چند ده سال قبل، یعنی در عاشورای سال 61 هجری، بهانه امویان برای مقابله با مولای شهید مان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) چه بود؟ همه می دانند و می دانیم و در تاریخ نیز به روشنی ثبت و ضبط است. جان مایه ادعای امویان این بود که خلافت مسلمین و حاکمیت بر دولت اسلامی «حق یزید بن معاویه» است! و فرزندان رسول خدا(ص) به ناحق خود را شایسته این جایگاه و برگزیده خدا و پیامبر خدا(ص) می دانند! و... عاشورا شکل گرفت.
چند ماه بعد از واقعه عاشورا و شهادت مظلومانه حسین بن علی و یارانش- سلام الله علیهم- و در آن شب که سر مبارک امام مظلوم و شهیدمان را به قصر یزید بردند، یزیدبن معاویه در حالی که کار را تمام شده می دید و با چوب خیزران بر لب های مطهر و مبارک امام شهید می کوبید، به صراحت از مقصود خود خبر داد و آشکارا اعلام کرد که وحی و اسلام و پیامبری در کار نبوده است، اینها همه افسانه است! ما فرزندان ابوسفیان برای بازگرداندن حاکمیت به خاندان خود در بدر و احد و حنین با محمد(ص) جنگیدیم، اسلام را به مصلحت پذیرفتیم و اکنون کاش پدرانم که در صدر اسلام کشته شدند، زنده بودند و می دیدند که حاکمیت از دست رفته آنان بار دیگر به خاندانشان بازگشته است!...
یادتان هست که مدعیان اصلاحات، آن هنگام که دولت و مجلس را به نفاق در اختیار داشتند با صراحت نوشتند که حسین بن علی در کربلا قربانی خشونت جدش- یعنی رسول خدا(ص)- در جنگ های بدر و احد و حنین شده بود! و نوشتند، خشونت یزید در عاشورای 61 نتیجه طبیعی!! خشونت جد حسین(ع) در جنگ های صدر اسلام بود؟! یادتان که نرفته، روزنامه «صبح امروز» موجود است به آن مراجعه کنید. راستی میان دیدگاه اصلاح طلبان آن روز- سران فتنه امروز- با دیدگاه یزید بن معاویه چه تفاوتی هست؟! یزید، یزید است و چه فرقی می کند که لقب او، اموی باشد یا ...؟!
ب: اکنون به زمان حال برمی گردیم، بازهم عاشورا و باز هم رسوایی منافقان. سران فتنه که در ماموریت آنها از سوی صهیونیست ها کمترین تردیدی نیست، در آغاز فتنه ادعا می کردند که به اسلام، امام و جمهوری اسلامی اعتقاد کامل دارند! و بهانه آنها برای فتنه ای که به انجام آن مأمور شده بودند، این بود که، دولت کنونی را قبول ندارند و معتقدند در انتخابات تقلب شده است و هنگامی که قانون گریزی ها، ساختارشکنی ها، همراهی و همکاری آشکار آنان با سازمان های اطلاعاتی بیگانه، حمایت مالی و تبلیغاتی آمریکا و اسرائیل و اروپا از آنها، شعارهای ضداسلامی و ضدانقلابی آنان، عبور صریح از آموزه های امام(ره) و ... که تماماً از بی اعتقادی سران فتنه به نظام اسلامی و امام و انقلاب حکایت می کرد به آنها گوشزد می شد، رگ گردن سیخ می کردند و قلم می کشیدند و چاک دهان می گشودند که اینها همه اتهام است!! آیا غیر از این بود؟ اما روز عاشورا، روز رسواکننده منافقان، در پیش بود و سران فتنه در این روز به صراحت اعتراف کردند که با اساس نظام اسلامی، انقلاب و امام سر جنگ دارند و دولت و انتخابات فقط یک بهانه بوده است. سران فتنه در عاشورای 1388 کینه عمیقی را که از اباعبدالله الحسین(ع) در سینه داشتند بیرون ریختند، دقیقاً و بی کم و کاست مانند پدر عقیدتی و سیاسی خود یعنی یزید بن معاویه. سران فتنه در روز عاشورا همه پرده ها را کنار زدند و آشکارا به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام تاختند و باز هم بی کم و کاست مانند سپاهیان یزید که در عاشورای 61 هجری قمری بر پیکر مطهر و غرقه به خون حسین بن علی(ع) اسب تاخته بودند! یزید، یزید است و چه فرقی می کند که لقب او «اموی» باشد یا نام دیگری مشابه آن؟!
۴- عصر عاشورا، هنگامی که مولای مظلوم ما حضرت اباعبدالله(ع) همه یاران خود را از دست داده- بخوانید به دست آورده- بود و تنها مانده و با تنی خونین و چاک چاک در میان انبوه حرامیان بر زمین افتاده بود فریاد هلهله و سوت و کف سپاهیان ابن سعد را شنید که با تیغ های آخته و مشعل های افروخته به سوی خیمه ها می تازند. حرامیان مادام که حسین و یارانش برپا ایستاده بودند، جرأت نزدیک شدن به خیمه ها را نداشتند. حسین(ع) فریاد برآورد «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید و به زنان و کودکان یورش نبرید». اما، حرامیان اگر دین داشتند با فرزند پیامبر خویش به مقاتله برنمی خاستند و اگر از آزادگی و جوانمردی کمترین نشانه ای در قاموسشان بود، به زنان و کودکان بی پناه حمله نمی کردند و حریم آل الله را به آتش نمی کشیدند.... ولی بندگان زرخرید یزید را به دین و آزادگی چه کار؟!
۵- از دو هفته قبل سایت وزارت خارجه اسرائیل، شبکه های تلویزیونی فارسی زبان بی بی سی و آمریکا و فضای اینترنتی توئیتر - که رسما از سوی وزارت خارجه آمریکا برای کمک رسانی به موسوی و خاتمی فعال شده است- برای عاشورای امسال دستورالعمل های صریح و بی پرده ای خطاب به عوامل داخلی خود صادر می کردند و مخصوصا سایت وزارت خارجه اسرائیل که دو روز قبل از روز قدس شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را به آشوبگران دیکته کرده بود، طی دو هفته اخیر تاکید می ورزید، آشوبگران باید از فرصت نیمروز عاشورا که مردم به طور سنتی در هیئت ها و دسته های سینه زنی به عزاداری مشغولند برای حضور در خیابان استفاده کنند! و روز عاشورای 88 یزیدیان- یا به قول شهید مطهری، اسرائیلیان- همان کردند که سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از دو هفته قبل بر آن تاکید ورزیده بود. جماعتی از اراذل و اوباش اجاره ای با بهره گیری از حضور مردم در مراسم عزاداری حسینی(ع) در چند نقطه تهران دست به آشوب زدند، شیشه منازل و مغازه ها را شکستند، موتورهای پارک شده عزاداران حسینی(ع) را به آتش کشیدند، شعارهایی علیه اسلام، امام حسین(ع)، حضرت امام(ره) سردادند، تعدادی از مردم را با قمه و چماق مجروح کردند- که چند نفر از آنها در حالت کما و بیهوشی در بیمارستان ها بستری هستند- سینه یکی از موتورسواران را که به آنها اعتراض کرده بود، دریدند، با کف و سوت به طور مختلط رقصیدند و....
در عاشورای امسال، یزیدیان دست به همان جنایتی زدند که اسلاف عقیدتی آنها در عاشورای هزار و سیصد و چند ده سال پیش مرتکب شده بودند، با این تفاوت که در عاشورای امسال، حسین زمان تنها نبود و هنگامی که خبر حمله دزدانه بزدلان یزیدی به انبوه عزاداران حسینی(ع) رسید و با فریاد یا حسین به پیاده نظام اسرائیل یورش بردند، مراسم جشن و پایکوبی آنان به فرار خفت بار تبدیل شد و....
بعد از شکست اسرائیل از حزب الله در جنگ 33 روزه لبنان، ژنرال «زئیف شف» استراتژیست معروف رژیم صهیونیستی در مصاحبه با هاآرتص گفته بود، سربازان ما فقط برای حمله به زنان و کودکان در خیابان ها آموزش دیده اند و در مقابل صلابت حزب الله تنها راه پیش روی را فرار از میدان می دانند. و پیاده نظام های اسرائیل چه شباهت عجیبی با یکدیگر دارند!
۶- اگرچه از آغاز فتنه، تمامی شواهد و قرائن و اسناد غیرقابل انکار از وابستگی سران فتنه به صهیونیست ها و دستور گرفتن مستقیم آنها از موساد- و یا از طریق سازمان سیا و برای موساد- حکایت می کرد ولی آنچه روز عاشورا همگان شاهد بودند برای دیرباورترین افراد هم کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که سران فتنه و آشوبگران آن روز، مصداق بی چون و چرای «فئه باغیه» و دشمنان اسلام، امام، نظام و مردم هستند. دشمنان وحشی و خونریز و مأموران حلقه به گوش اسرائیل که حتی از برنامه ریزی برای کشتن خواهرزاده خود نیز دریغ نمی ورزند!
سران فتنه در حالی نقش ابن سعد و شمر و خولی را برعهده گرفته اند که امروز در عاشورای سال 1388 شمسی برخلاف آن روز در عاشورای سال 61 قمری، حسین زمان تنها نیست و دیدند که پیاده نظام بزدل و اندک آنها بلافاصله بعد از حضور مردم مومن و پاکباخته چگونه به سوراخ ها خزیدند. از این پس توده های عظیم و انبوه مردم، در مقابل سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره ای آنها ساکت نمی نشینند و اگر مسئولان نیز امروز و فردا کنند، آنان حسین زمان را در میانه میدان تنها نمی گذارند. باور نمی کنید؟! بگردید تا بگردند.
حسین شریعتمداری

4 نکته از آشوب یکشنبه

حوادث روز عاشورای تهران، بسیار «توجه برانگیز» بود. رسانه های مخالف انقلاب اسلامی و در رأس آن ها رسانه های صهیونیستی، آمریکایی و انگلیسی، «آشوب های محدود» را در حد «انقلاب مهارناپذیر» بالا بردند و وانمود کردند که: «درگیری ها رو به گسترش اند و نظام جمهوری اسلامی قدرت کنترل اوضاع را از دست داده است.»
آشوب توجه برانگیز روز عاشورا، تعجب بسیاری را هم برانگیخت چرا که هر ناظر سیاسی و غیرسیاسی می داند که در دنیا نظامی به اقتدار و عمق نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد با این وجود تداوم آشوب های عده ای کم که قطعاً هیچ جایگاهی در میان مردم ندارند، بسیار تعجب برانگیز بود.
اما برای تحلیل آنچه در روز عاشورا اتفاق افتاد توجه به چند نکته ضرورت دارد:
1- کسانی که روز گذشته در تهران، در مساجد، حسینیه ها، تکایا و محلات تهران به عزاداری برای سید و سالار آزادگان و شهیدان عزاداری کردند از حدود 8 میلیون نفر - یعنی به اندازه جمعیت تهران- فراتر می رفت و این البته اختصاص به شیعیان هم نداشت. جمعیت های عزادار که در دسته های کوچک و بزرگ و بصورت مجزا از ساعات اولیه بامداد تا حدود ساعت 3 بعدازظهر به عزاداری مشغول بودند در کنار عزاداری برای شهدای کربلا، به حضرت امام خمینی و حضرت آیت الله خامنه ای هم- بعنوان تداوم بخش هدف حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام در عصر ما- ادای احترام کرده و برپاسداری از اهداف انقلاب و نظام اسلامی پای فشردند.
در این بین جمعیت چند هزار نفره ضدانقلاب در تهران که خیابان انقلاب را خالی از حضور مردم دیدند و برای ساعاتی جولان دادند در مقایسه با 8 میلیون جمعیت وفادار و عمیقاً انقلابی، محلی از اعراب ندارند و چیزی به حساب نمی آیند ولی این چند هزار نفر در رسانه های الکترونیکی و ماهواره ای چنان تکثیر شدند که گویی واقعیت روز عاشورای تهران این است نه آن 8 میلیون عزادار حسین بن علی علیه السلام و وفادار به نظام اسلامی. دیروز و پریروز دشمن برای واقع نمایی این «دروغ بزرگ» به موفقیت های رسانه ای دست یافت، برای این موضوع باید فکری کرد.
2- در ماجرای روز عاشورا، نوعی سازماندهی و تقسیم کار به چشم می خورد برای اینکه سازمان داشتن آشوب روز عاشورا مشخص باشد راه زیادی نباید رفت. نگاهی به سایت «بی بی سی پرشین» به ما کمک می کند. در واقع این سایت اولین جرقه را زده و در دقایق اولیه از «موجی رو به افزایش» خبر داده است. روز عاشورا ابتدا تجمعاتی کوچک در چند نقطه خیابان انقلاب واقع گردیده، سپس این لکه های کوچک کمی بزرگتر شده اند و پس از حدود یک ساعت بهم پیوسته اند؛ بعد از مواجه شدن با دسته های عزادار بار دیگر تجزیه شده اند به لکه های نسبتاً بزرگ و بعد لکه های کوچک و بعد محو شدن. ماجرای روز یکشنبه- عاشورا- طبعاً باید آن دسته از افراد و احیاناً بعضی از مسئولان که در مورد «هدایت خارجی» ماجرا تردید داشتند و یا «برنامه ریزی» برای آشوب ها را ثقیل می دانستند ، متقاعد و مطمئن کرده باشد که با یک برنامه خارجی مواجه اند. اما البته این ماموریتی است که به آدم های نشان شده داخلی واگذار شده و بطور نیابتی اجرا می کنند. دقت بفرمایید که هتک قرآن کریم و اسماء مقدسه معصومین - علیهم السلام - که در آشوب یکشنبه به دفعات اتفاق افتاد، کینه ای عمیق که جز در سینه عناصر رژیم صهیونیستی و آمریکا یافت نمی شود را برملا می کند.
3- برخی از روی ترحم و یا تحلیل های نادرست می گویند «کار از دست امثال موسوی خارج شده است ببینید اینکه دیگر انتخابات و حتی نظام نیست، هتک عاشورا و پرچمدار آن حضرت ابی عبدا... الحسین علیه السلام است!» ماجرای روز عاشورای تهران و نوع مواجهه سران فتنه با این حادثه، آب سردی بر روی این تحلیل ترحم برانگیز ریخت. واقعیت این است که امثال موسوی به انتخاب خود به میدان نیامده اند تا حالا اجازه داشته باشند حساب خود را بطور واقعی جدا کنند
- ممکن است حتی حرفی هم برای رد گم کردن بزنند- ولی حضور نزدیکان سران فتنه در مرکز آشوب های روز یکشنبه نشان داد که قصه حتی برخوردن در صف منافقین و... هم نیست. وقتی کانون تصمیم گیری در خارج باشد، فعالان داخلی بنا به نقشی که برایشان در نظر گرفته شده، ظاهر می شوند. خوب با این وصف، ترحم بر سران فتنه و به تاخیر انداختن مجازات آنان و عدم مواجهه صریح نظام با آنان با هیچ تحلیلی منطقی نیست . این روزها از بعضی مقامات مسئول! شنیده می شود که: «آقایان موسوی، کروبی و... اساساً دنبال دستگیر شدن هستند و از اینکه دستگیر نمی شوند ناراحتند!» این تحلیل قابل تامل متاسفانه منشاء عدم تصمیم و یا تصمیم غلط شده است و فرصت های زیادی را هدر داده و تیغ ضدانقلاب را ظاهرا تیزتر کرده است. یکی از آثار حادثه تلخ روز یکشنبه باید تجدیدنظر جدی در این تحلیل های نادرست باشد.
4- رسانه های انگلیسی و... از لحظات اولیه شروع ماجرا اصرار داشتند که آشوب روز یکشنبه را «حرکت آرام» لقب دهند و از سوی دیگر تعداد شرکت کنندگان در آشوب را «زیاد و روبه افزایش» معرفی نمایند. این از یک سو دو دروغ بزرگ بود چرا که آشوب روز عاشورا نه آرام بود و نه شرکت کنندگان زیاد و رو به افزایش بودند. از سوی دیگر این موضوع نگرانی شدید آنان را از واکنش نظام برملا کرد. آنان نگران بودند که نظام با اقتدار برخورد کند چرا که می دانستند آشوب طلبان بزدل تر از آن هستند که یارای مواجهه با نیروهای نظام و مردم عزادار را داشته باشند و نیز نگران تر از آن هستند که بدون امید به پمپاژ نیروهای جدید به آشوب ادامه دهند. از این رو بی بی سی در یک کلاهبرداری آشکار خبری، دو دروغ را به آشوب طلبان-مزدوران- حقنه کرده اند؛ 1- اتفاقی نمی افتد 2- جمعیت های بیشتری به آنان می پیوندند. به نظر این قلم نحوه مواجهه با این جریان معدود و مزدور را باید از همین زاویه مشخص کرد.

وقتی سخنران سبزها عبیداله بن زیاد را سردار رشید می خواند ( ویژه)

همزمان با تحرک ناکام گروهک های نفاق برای سوءاستفاده از روحیات عاشورایی ملت ایران، یک ضدانقلاب مقیم نیویورک صادقانه به یزید ابراز ارادت کرد و حق را به جانب وی داد.
عبدی کلانتری که با بسیاری رسانه های ضدانقلاب همکاری دارد در مقاله ای که از سوی رادیو زمانه و سکولاریسم نو منتشر کرد، تصریح کرد: براساس چه معیاری می توانیم روشن کنیم خلافت حسین بر حق بود یا خلافت یزید؟ یزید خلیفه رسمی اکثریت مسلمانان بود و از سوی حسین بن علی]ع[ متهم به شرابخواری و سگ بازی ]بوزینه بازی[ شده است. در دستگاه قدرتی که می رفت جانشین امپراتوری ساسانی شود و دوران شکوه را بیاغازد، فرهنگ آریستوکراتیک ]اشرافی[ شراب، جنگاوری و اهلی کردن حیوان باید امری عادی تلقی می شد و درجه پیشرفته فرهنگ شهری را در برابر طرز تفکر بسته بادیه نشین به نمایش می گذاشت. آیا یزید و معاویه غاصب بودند؟ در تاریخ نگاری شیعه پیشاپیش، فرض بر حقانیت و مشروعیت اهل بیت باید می بود. در نتیجه هر کس ولو با اجماع ریش سفیدان «انتخاب» شده و به خلافت رسیده باشد، باز هم غاصب به شمار می آید. این هیچ استدلال عقلی ندارد.
این عنصر ضدانقلاب که در جریان حمایت چند ماه پیش از جنبش سبز در نیویورک، جزو حاضران و سخنرانان مراسم حلقه ضدانقلاب - در کنار عناصری چون گوگوش- به شمار می رفت، همچنین مدعی شد «واقعه کربلا نزاع داخلی بر سر قدرت بود اما از سوی شیعیان تبدیل به خیالواره و افسانه و اسطوره دادخواهی شد.
عبدی کلانتری همچنین عبیداله بن زیاد که در تاریخ از وی و پدرخوانده اش زیاد به عنوان «دعی» (نامشروع زاده شده) و جنایتکارانی قسی القلب یاد می شود، تجلیل و تکریم کرد و نوشت: تدبیر به موقع یزید و رشادت سردار او ابن زیاد که برای جلوگیری از فتنه توطئه گران به کوفه اعزام شد، حمایت کوفیان را از حسین ]علیه السلام[ تضعیف و خنثی کرد. تاریخ نگاری شیعه از به کار بردن صفاتی چون درایت برای مسلمانان اکثریتی پرهیز دارد. در روایت آنها سرداران مسلمان زیرک و کاردانی چون ابن زیاد، ملعون نام می گیرند. اگر از دید اسلام یونیورسال در پهنه تاریخ به واقعه بنگریم، قیام حسین فتنه ای بیش نبود که دارالاسلام را در برابر دارالحرب از درون تضعیف می کرد... عبدالکریم سروش با جدا کردن 2 مفهوم ولایت باطنی و ظاهری، مشروعیت دینی را از ولایت ظاهری و فقه سلب می کند. معنای سخن سروش این است که حتی معصومانی چون علی و حسن و حسین و سایر امامان در مقام امامت و رهبری سیاسی جایز الخطا بودند. نظریه سروش استحقاق رهبری سیاسی را از حسین در برابر یزید می گیرد.
این عنصر ضدانقلاب در عین حال در پایان امیه بازی و یزیدنوازی با تلخکامی نوشت: در انقلاب بهمن 57 آیت الله خمینی و جنبش اسلامگرای او، به نحو موثری از اسطوره عاشورا بهره بردند و این بار به جای شهادت در صحرای کربلا، با پیروزی انقلاب، دولت تئوکراتیک شیعی را در ایران تاسیس نهادند.
جانبداری این ضدانقلاب لائیک از یزید به واسطه بازی کلمات و مغالطه در حالی است که به شهادت تاریخ یزید به زور شمشیر و قتل و جنایت از مردم و خواص بیعت می گرفت و معلوم نیست این مهره لائیک و مدعی دموکراسی چگونه عنوان «خلیفه رسمی اکثریت» به سفاک جنایتکاری چون یزید می دهد. اما هنگامی که وی از موجود ملعونی با مختصات ابن زیاد با عنوان «سرداری رشید که با توطئه و فتنه مقابله کرد» یاد می کند، معلوم می شود که باطن عناصر از این دست چه قدر با خوی وحشی گری و جنایتکاری آل امیه گره خورده است و چرا این طیف از ضدانقلاب زیر بیرق امویان و یزید و عبیداله و شمرهای روزگار جمع شده اند.

حمایت فوری کاخ سفید از اهانت کنندگان به حریم سید الشهدا(ع)

در پی اهانت بی شرمانه جریان فتنه به ساحت حضرت اباعبدالله(ع) و دیگر مقدسات ملت و حرمت شکنی این جریان در روز عاشورای حسینی، کاخ سفید بلافاصله به حمایت از این افراد و رفتار وقیحانه آنها پرداخت.
در حالی که پس از اعلام اخبار هتک حرمت جریان فتنه به مقدسات اندوهی دو چندان قلب های مردم عزادار را فرا گرفته، آمریکا و دیگر کشورهای غربی گستاخانه به حمایت از این رفتار تحمل ناپذیر فتنه گران پرداخته و نظام اسلامی را به سبب برخورد با آنها محکوم کردند!
به گزارش خبرگزاری آ سوشیتدپرس، «مایک همر» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، رویدادهای روز یکشنبه در ایران را برخورد ناعادلانه دولت با شهروندان در ابراز مسالمت آمیز خواسته های خود نامید که طی آن دست کم پنج تن و از جمله خواهرزاده یکی از رهبران مخالفان کشته شدند.
وی همچنین افزود: حکومت از طریق وحشت و خشونت، به دور از عدالت است. خبرگزاری رویترز نیز با انتشار متن اظهارات مایک همر از قول او نوشت که ایالات متحده، در کنار تظاهرکنندگان قرار دارد.
سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید گفت: «تاریخ و امید، با کسانی همراه است که به گونه مسالمت آمیز، در پی کسب حقوق جهانی خود هستند. ایالات متحده نیز در این زمینه با تاریخ همسو و همراه است.»
در همین حال شبکه تلویزیونی فرانس بیست و چهار هم در خبری فوری اعلام کرد: دولت فرانسه نیز سرکوب خشونت بار تظاهرات مخالفان دولت در ایران را محکوم کرد و خواستار راه حل سیاسی برای حل بحران داخلی ایران شد.
در این بیانیه آمده است که فرانسه دستگیری ها و خشونت خودسرانه علیه معترضان عادی را محکوم می کند.
در بیانیه وزارت خارجه فرانسه اضافه شده که به دنبال اصرار مخالفان بر ادامه اعتراض ها و همچنین تشدید سرکوب ها، فرانسه خواستار یک راه حل سیاسی در ایران است.
وزارت امور خارجه ایتالیا نیز با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: در پی خشونت های روز یکشنبه در ایران، ایتالیا خواستار احترام به حیات انسان ها و برقراری گفت وگو بین دولت و نیروهای مخالف در این کشور براساس احترام به حقوق بشر شده است.
این کشورها البته در بیانیه های خود، گذشته از نادیده انگاری اهانت جریان فتنه به مقدسات، کوچکترین اشاره ای به تخریب ها و خسارات وارده به اموال عمومی از سوی این افراد نکرده و با کمال تعجب رفتار آنها را مسالمت آمیز توصیف می کنند.
استقبال گسترده رسانه های خارجی از بیانیه وقاحت آمیز مهدی کروبی نیز وجه دیگری از این اعلام حمایت همه جانبه نسبت به گستاخی های جریان فتنه است.
در همین رابطه آسوشیتدپرس گزارش داد: یک رهبر مخالف ایران کشتار معترضان را در مراسم روز عاشورا محکوم کرد.
این خبرگزاری افزود: مهدی کروبی با قراردادن بیانیه ای در پایگاه اینترنتی خود اعلام کرد چگونه دولت توانست خون مردم خود را در روز مقدس عاشورا بریزد؛ حتی رژیم سابق شاه به این روز مقدس احترام می گذاشت.
تصویرسازی فتنه انگیزان در روز عاشورا هم که البته یکی از اصلی ترین اهداف این جریان در برپایی چنین غائله ای بود، خوراک تبلیغاتی قابل توجهی را در اختیار این رسانه ها به منظور محکوم کردن نظام اسلامی قرار داد.
در همین خصوص شبکه تلویزیونی یورونیوز با نشان دادن تصاویر متعددی از درگیری های تهران گفت: برخلاف ممانعت خبرنگاران خارجی از پوشش خبری تحولات و ناآرامی های ایران، تعداد بسیار زیادی عکس و فیلم بر روی سایت های اینترنتی قرار گرفته است که حاکی از درگیری های خشونت آمیز میان معترضان و نیروهای انتظامی و شبه نظامیان بسیج بوده است.
این خبر نشان دهنده هماهنگی کامل میان آشوبگران و رسانه های خارجی برای اجرای پروژه ای است که می توان آن را «تصویرسازی» آشوب خواند.